بچه ها این پارت و پارت بعدی مربوط به چند روز قبل از اینه که کوک سیستم آر ام هک کنه و پارت ١۶
ادامه پارت ١٣ ، بنظرم بهتر بود اول این پارتا بزارم تا یه چیزایی در مورد باند مشخص کنم و بعد بریم سراغ کوک (گفتم اول همین پارت بگم که بعدا گیج نشید )_______________________________________
جیمین :
از صبح توی اتاق نشسته بودم و هیچ کاری برای انجام دادن نداشتم ، شوگا و جیهوپ غیبشون زده بود و بنابراین کلاسای آموزشیم برگزار نمیشد و منم بیکار شده بودم .
از جام بلند شدم و تصمیم گرفتم یکم تو پناهگاه چرخ بزنم و با افراد بیشتری آشنا بشم و اطلاعات جمع کنم ،
از اتاق بیرون اومدم که یکدفعه یه پسر بچه با سر رفت تو شکمم و تعادلش از دست داد و نزدیک بود بیوفته زمین که سریع دستش گرفتم و بهش کمک کردم تعادلش حفظ کنه ، پسر بچه با اون چشمای درشتش بهم نگاه کرد و بعد از تعظیم کوتاهی کمی سرش کج کرد و با کیوت ترین حالت ممکن گفت :' متاسفم آقا '
لبخندی بهش زدم و موهاش با دستم بهم ریختم
کمی خم شدم تا بهتر بتونم صورتش ببینم+ عیبی نداره
از دست کی داشتی فرار میکردی ؟ج : تونییییی تونیییی کجایی بچه مگه دستم بهت نرسه .
پسر بچه که حالا فهمیدم اسمش تونی با شنیدن صدای جین که داشت صداش میزد سریع پشتم قایم شد و با دستای کوچولوش گوشه پیراهنم گرفت
+ ببینم چیکار کردی که جین هیونگ عصبانی شده؟
تونی کمی ازم فاصله گرفت و خاست جوابم بده که جین رسید و تونی هم از ترس دوباره پشتم قایم شد
ج : جیمین توهم که اینجایی اون فسقلی که پشتت قایم شده بده من کارش دارم
+ چیکارش داری بچه رو چیکار کرده مگه ؟
ج : این نیم وجبی که الان قیافه مظلومارو به خودش گرفته نزدیک بود هممون به کشتن بده ، نامجون
دست و پا چلفتی زده قفل در اتاق اسلحه هارو خراب کرده بعد تا رفته یکی پیدا کنه بیاد قفل در درست کنه
این بچه هم بر خلاف اینکه بهش گفته بودم سمت اون اتاق نره تا دیده کسی حواسش نیست از فرصت استفاده کرده رفته یکی از اسلحه هارو یواشکی برداشته .با تعجب به تونی نگاه کردم که خیلی مظلوم سرش انداخته بود پایین و داشت با انگشتای دستش بازی میکرد هرچی فکر میکردم به این بچه نمیخورد انقدر
شیطون باشهج : تونی همین الان بیا اینجا زوووود
+ هیونگ میشه حالا اینبار به خاطر من ببخشیش ببین چه گوگولیه تونی هم قول میده دیگه به وسایلی که اجازه نداره دست نزنه مگه نه تونی؟؟
تونی از پشتم اومد بیرون و تند تند گفت
' قول میدم قول میدم جین هیونگ '
YOU ARE READING
Beyond Love
Fanfictionفراتر از عشق ( پایان یافته ) کاپل ها : ویکوک ، یونمین ، نامجین ژانر : عاشقانه ، جنایی و پلیسی ، رومنس چیکار میکنید اگه یه روزی بفهمید تمام باور های شما اشتباه بوده ، بفهمید که ادمای زندگیتون اون کسی که وانمود میکردن نیستن و اون موقع از خودتون...