Tae حوله تنپش سفید رنگی از توی کمد داخل حمام برداشتم و تنم کردم
اروم در حمام رو باز کردم و یواشکی سرم رو از لای در بیرون بردم تا مطمئن بشم منبع خطر این نزدیکیا نیست
«مثل یه خوک گرفته خوابیده مرتیکه »
نیشخندی زدم و با قدم های اروم که بیدار نشه از حمام بیرون اومدم و سمت اتاق لباسا رفتم خیلی اروم در شیشه رو باز و داخل اتاق شدم سمت لباسای خودم رفتم و یک دست لباس معمولی انتخاب کردم و از ترس این که اون مرتیکه بیدار شه سریع پوشیدمشون
از توی کشوم یه عینک برداشتم و به چشمام زدم
رفتم جلوی اینه تا خودمو ببینم
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
+واو دادش خودمونیما چقدر بهت میاد
چشمکی به خودم زدم و از اینه دل کندم
اروم درشیشه ای رو باز کردم و از اتاق لباس ها خارج شدم ، نگاهی به تخت انداختم تا خیالم راحت شه خوابه پاور چین پاور چین به سمت در اتاق رفتم
دستگیره در رو گرفتم و به سمت پایین کشیدم و خاستم در رو باز کنم که صدای خوابالو و خشدارش رو از پشت سرم شنیدم
_به سلامتی کجا ؟؟نمیخوای تقاص کاری که کردی رو پس بدی ؟؟ هنوز سرم درد میکنه
چشمام رو بستم و توی دلم به خودم فوش دادم
اگهههه یه ثانیه زودتر میرفتم بیرون
تمام جرعتم رو جمع کردم و سمتش برگشتم و با نگاهی تقس به چشماش زل زدم
+جواب سوال اولت هرجا که دلم بخواد و به تو هیچ ربطی نداره عوضی ، جواب سوال دومت این تقاص کاری بود که دیشب کردی متجاوز ، باید خییلی بدتر از اینا تقاص پس بدی اشغال و زدم که درد بگیره
تند تند حرفم رو زدم و سریع در اتاق رو باز کردم و از اتاق خارج شدم صدای فریاد جونگکوک رو از پشت سرم شنیدم ولی بی توجه بهش از اون اتاق نحص دور شدم
~~~~~~
Jk
خاستم برم دنبالش و یه درس درستو حسابی به اون پسره سرکش بدم اما متوجه شدم که لخت مادر زادم
_شت ، بزار من دستم بهت برسه تهیووونگ
از روی تخت بلند شدم سمت حمام رفتم تا دوش ده دیقه ای بگیرم و بعد اینکه لباسامو پوشیدم برم و حالشو بجا بیارم
زبونم رو به لپ چپم فشار دادم
_پسره سرتق
چشمام رو بستم و دست چپم رو توی موهام فرو کردم و ادامه دادم