«پارتششم|اسباببازی»
─━━━━═•❀•═━━━━─
پسر بزرگتر با چشمای گرد شده از تعجب به جئون نگاه کرد که نیشخند شیطنت آمیزی روی لبهاش خودنمایی میکرد و یک تای اَبروش رو بالا داده بود.
تهیونگ:دیوونه شدی؟!
جونگکوک دستش رو به کمرش تکیه داد و همونطور که میخندید، نزدیک کیم شد و ایستاد.
_:شاید دیوونه شدم ولی تو باید کنار من راه بری.تهیونگ اخم هاش رو در هم کشید و نگاهی به فاصله کم بینشون انداخت.
کمی از پسر کوچک تر فاصله گرفت.
_:الان کاملا مطمئن شدم که یه تختت کمه.جونگکوک از نظر خودش یک ظربه آروم به کمر تهیونگ زد ولی نمی دونست اون ظربه به ظاهر آروم حکم شکستن کمر پسر بزرگ تر رو داشت.
_:بیخیال هیونگ کوچولو، بهتره راهمون رو در کنار هم ادامه بدیم، درست مثل دوتا پسر عمو و عمه که همو خیلی دوست دارن و همبازی دوران بچگی هم بودن، دقیقا چیزی که قرار باشیم.کیم یکی از دستاش رو به کمرش تکیه داده بود و از درد نسبی که تحمل میکرد، لبش رو با حرص گزید و هم قدم پسر کوچک تر شد.
این رفتار بچگانه، تا کی میخواست ادامه پیدا کنه؟!
زیر چشمی به هیکل گنده پسر نگاهی انداخت و یک جمله توی ذهنش پیچید.
«چهره کیوتش به هیکل گندهاش نمی خوره.»دور از محوطه دید جئون، چشمغرهای بهش رفت و فحشی زیر لب بهش داد.
برای اولین بار، برنامه های تابستونش به خاطر اون جنسیت ثانویه لعنتیش به فنا رفت و حالا هم به خاطر یه خرگوش گنده و تمام عضله»
خرگوش؟! خرگوش گنده و تمام عضله؟!
ناخداگاه تصوری از خندیدن جونگکوک توی ذهنش نقش بست.
دو دندون جلویش بزرگ بود و دماغ کوچیکش موقع خندیدن، چین می خورد و اون رو خیلی شبیه خرگوش میکرد.
هوفی کشید و زمزمه کرد.
_:ولی وقتی یه خرگوش بامزه و ساکت و بیآزار نیست چه فایده، انگار قرار کل تابستون از ترس هیکلش از جام تکون هم نخورم.ولی انگار گوش های جونگکوک تیز تر از این حرفا بود و زمزمه تهیونگ رو شنید.
اما خودش رو به نشنیدن زد و با ابروی بالا رفته ایستاد و به سمت پسر عمهاش برگشت که یک قدم بیشتر باهاش فاصله نداشت.
_:چیزی گفتی هیونگ؟؟پسر بزرگ تر اخمهاش رو در هم کشید و دست به سینه ایستاد.
_:محض رضای فاک جئون جونگکوک، میتونی فقط راهت رو بری و به هر مسئلهی که مربوط به منه دخالت نکنی؟!جونگکوک نیشخندی توی دل خودش زد و با نگاه مغرور و آنالیز واری به سر تا پای پسر روبروش نگاه کرد.
CZYTASZ
«𝐍𝐨𝐨𝐝𝐥𝐞|نودل»✔︎
Fanfiction[اتمام یافته] 𝐅𝐢𝐜 𝐍𝐚𝐦𝐞:𝐍𝐨𝐨𝐝𝐥𝐞🍜 𝐆𝐞𝐧𝐞𝐫: 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬𝐞, 𝐑𝐨𝐦𝐞𝐧𝐜𝐞, 𝐩.𝐥 𝐥𝐢𝐟𝐞, 𝐬𝐦𝐮𝐭🔞 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯🧑🤝🧑 𝐔𝐩𝐓𝐢𝐦𝐞:_ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: 𝐑𝐞𝐝𝐐𝐮𝐞𝐞𝐧⚜️