Little gift
“هدیه کوچولو”
You are the resean that I need for life
تو دلیلی هستی که من برای زندگی بهش نیاز دارم
2022/01/20
Couple: sekai
Omegavers*mperg*smut
Writer: Hilda
هیت: دوره ای که امگا قوای جنسیش زیاد میشه و نیاز شدیدی به سکس پیدا میکنه که ممکنه یروز باشه یا 3 روز و گاهی هم یک هفته
رات: دوره ای که آلفا قوای جنسیش زیاد میشه و اکثرا ممکنه بعد از هیت امگاها واردش بشن
کاهنده:دارویی که امگا برای کنترل دوره هیت خودش استفاده میکنه و استفاده زیادش مضره مخصوصا اگر جفت داشته باشه
شات:دارویی که آلفا برای کنترل رات خودش استفاده میکنه...
نات: به معنای گره زدنه.. و موقعه ای که یه آلفا، امگا یا یه آلفا رو نات میکنه یعنی باردارش میکنه...
************
با خستگی در خونه رو باز کرد و با قدمهای آروم وارد شد.
جلسه پر تنش امروز، انرژی زیادی ازش گرفته و خسته اش کرده بود... تمام مدت و تو طول راه به حرفهایی که بین خودش و اعضای پک رد و بدل شده بود، فکرکرده و دنبال یه راه حل اساسی میگشت... درواقع مسئله ای که امروز توی جلسه مطرح شده بود با اینکه مهم بنظر میرسید ولی چیزی نبود که اون بخواد به جفتش تحمیل کنه...جفتش هنوز آمادگیش رو نداشت و میدونست اگر بهش بگه با وجود علاقه اش نسبت به اون و مطیع بودنش حتماً این تصمیم رو قبول میکنه... پس نمیخواست با گفتنش توی فشار بذارتش و مجبورش کنه... جفتش باید با علاقه کامل به اینکار رضایت میداد نه صرفاً بعنوان یه دستور از سمت رهبر پک...
با وارد شدن به پذیرایی و ندیدن جفتش، اخم متعجبی کرد و صداش زد: وروجک... کجایی وروجک؟!
میتونست رایحه ی شیرینش رو حس کنه... ولی رایحه اش از همیشه سرد تر و کمرنگ تر بود... بنظر میرسید اون وروجک شیطون که همیشه پر از انرژی و خنده بود، امروز حال و هوای خوبی نداشت.
بلاخره قبل از اینکه به سمت اتاق بره، در باز شد و اون با قدمهای سست و لبهای تقریباً آویزون به سمتش اومد.
همینطور با نگاهی شیفته دنبالش کرد تا اینکه وروجکش با اون قیافه بامزه ای که بخودش گرفته بود، مستقیم توی بغلش فرو رفت.
_سلام...!
با حس خوبی که یکدفعه توی وجودش پیچید، لبخندی زد و درحالی که جواب سلامش رو میداد،دستهاش رو دورش حلقه کرد... همیشه همینطور بود، هرچقدر هم خسته و کلافه میشد وجود جفتش و رایحه شیرینش وجودش رو آروم میکرد و لبخند رو روی لبهاش میاورد.
YOU ARE READING
My One Shots
Romanceمن این بوک رو درست کردم تا داخلش، داستانهای کوتاه راجب بقیه کاپلهای دوست داشتنی اکسو که کمتر به قشنگیاشون توجه میشه، بزارم و من از خواننده های این بوک میخوام خواهشا کنم بدور از هر تعصبی و با یه دید بی طرف شروع به خوندن این داستانها بکنند تا شاید لذت...
