اون شب قطعا برای جونگکوکی که خیلی وقت بود معنای صمیمیت خانوادگی رو از یاد برده، زیبا بود. طوری که با هر کل کل تهیونگ و مادرش سر میز شام میخندید و با پدرش هم صحبت شده بود باعث میشد قلبش گرم بشه.
کاملا متوجه شده بود که آقای کیم مردی به شدت عاقل و محافظهکاره. عشق زیادی به همسر و تک پسرش داره و تمام تلاشش رو میکنه تا برای خانوادهش آرامش به عمل بیاره.
زمانی که سر میز شام، خانم کیم راجع به موقعی که متوجه گرایش تک پسرشون شده بودن شروع به حرف زدن کرد، اونجا به فهمیده بودن اون زن و مرد پی برد. توی اون چند دقیقهای که تهیونگ به خاطر تماس تلفنی جیمین توی حیاط رفته بود، مادرش با نگرانی پنهانی که جونگکوک به خوبی متوجهش شد، راجع به دوران دبیرستان و بلوغ پسرش گفته و باعث تعجب جونگکوک شده بود.
باورش نمیشد که آقای کیم سرسختانه نمیتونسته این مسئله رو هضم کنه و این حمایت خانم کیم از پسرش بوده که باعث شده آقای کیم به مرور نرم و در نهایت با گرایش تک پسرش کنار بیاد. زمانی که آقای کیم با تک خنده گفته بود:"به هر حال، گرایش تهیونگ چیزی نبوده که بتونم تغییرش بدم و مخالفت و درک نکردنش تنها باعث میشد رابطه پدر و پسریمون کم رنگ و در نهایت از بین بره. من الان خوشحالم چون، فکر کنم الان دیگه به جای یک پسر، دو پسر دارم" و شاید بعد از این حرف، برای اولین بار خجالت کشیده و احساس شرم کرده و مطمئن بود اگر تهیونگ اون رو در اون وضعیت ببینه سوژهش شده و تا ساعتها قراره مورد تمسخرش قرار بگیره.
حالا فهمیده بود که خانم کیم علاوه بر یک دوست که به شدت باهاش احساس راحتی و صمیمیت میکنی، مادری مهربونه که تمام تلاشش رو برای ایجاد صلح و آرامش بین همسر و پسرش انجام میده.
YOU ARE READING
𝗛𝗼𝘁 𝗕𝗼𝘅𝗲𝗿: 𝗝𝗲𝗼𝗻ᵃᵘ
Romance𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘒𝘰𝘰𝘬𝘝 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦: 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦, 𝘊𝘰𝘮𝘦𝘥𝘺, 𝘚𝘱𝘰𝘳𝘵𝘺, 𝘈𝘯𝘨𝘴𝘵, 𝘚𝘮𝘶𝘵 از - حرفهای گندهتر از دهنت میزنی بچه! به - یک بار برای همیشه میگم و بهتره خوب توی گوشت فرو کنی تهیونگ! تا زمانی که جزئی از وجود منی حق اینکه ب...