کل این وضعیت باعث شد JK احساس گناه کنه. اون می دانست که از ته جدا شده و قرار نبود با اون صحبت کنه. اون فکر می کرد که اون دلیل غم و اندوه تهیونگه و بهتره همه چیز رو تمام کنه.نمیتونم بگم کدومشون قوی تره که این همه درد رو تحمل میکنه ... حدس میزنم هردوشون هستن، هرچی باشه من هنوز به این دوتا پسر افتخار میکنم <3
(
سولمیتتتتت♡~♡)
_____________________________________________
ووت و کامنت یادتون نره🤍💜
امیدوارم از ترجمه این پارت لذت برده باشید.
انرژی بفرستید.
دوس ندارم شرط ووت و کامنت بذارم سو خودتون انجامش بدین❤️
YOU ARE READING
my only one (همه کسم)
Romanceاین داستان رو احتمالا اکثرتون توی اینستاگرام یا جاهای مختلف به زبان اصلی و یا حالا ترجمه فارسی دیدینش، ولی از اونجایی که خودم خیلی دوسش دارم گفتم با ترجمه خودم براتون بذارم. فرقشم اینه که، هر بار که نویسنده اصلی فیکشن رو بذاره به سرعت ترجمش میکنم و...