🍬part 5🍬

2.2K 199 2
                                    

سلاطین گرام ووت و کامنت😂⭐
.
.
.

تهیونگ برای جلوگیری از برخورد سر امگاش به دیوار حمام، دستشو پشت سرش گذاشت و بعد خیلی سریع سرشو برای بوسه به خودش نزدیک کرد.

لبهای امگاشو بین لبهای خودش گرفت و مک های
عمیقی بهش زد..درست مثل یه ابنبات خوشمزه
جیمین نمیتونست ناله هاشو خفه کنه چون حالا انگشتای تهیونگ اروم اروم قصد ورود به سوراخشو
داشتن ناله بلندی کرد و با یاداوریه دختر کوچولوشون که بیرون حمام بود و ممکن بود صداشو بشنوه چشماش از اشک پر شدن
-ته...میشنوه..!

دستشو روی دهنش فشار داد و ورود اولین انگشت
تهیونگ رو به داخل بدنش پذیرا شد.

دردناک بود و بدنش داشت سعی میکرد اون جسم
خارجی رو به بیرون هل بده... و یکم بعد دوتا انگشت دیگه هم بهش اضافه شد و از درد کش اومدن ماهیچه های دیوارش ناله بلندی کرد و لباش رو به دندون گرفت و سعی کرد که درد رو تحمل کنه
مدت زیادی بود که عشقبازی نکرده بودن.

+نمیشنوه بیبی نگران نباش ..صدای تلویزیون رو بلند کردم حتما تا الان خوابش برده

جیمین کمی خودشو جا به جا کرد و بخاطر درد شدید باسنش ناله کرد

+بهتره بلند شیم عزیزم..روی زمین نمیشه

جیمین سرتکون داد و به سرعت به دستور الفاش از
روی کاشی های سرد بلند شد
دوباره خجالت کشیده بود و سرشو پایین انداخته بود.

🍭The Hate Moment🍭Where stories live. Discover now