سلاطین گرام ووت و کامنت😂⭐
.
.
.تهیونگ برای جلوگیری از برخورد سر امگاش به دیوار حمام، دستشو پشت سرش گذاشت و بعد خیلی سریع سرشو برای بوسه به خودش نزدیک کرد.
لبهای امگاشو بین لبهای خودش گرفت و مک های
عمیقی بهش زد..درست مثل یه ابنبات خوشمزه
جیمین نمیتونست ناله هاشو خفه کنه چون حالا انگشتای تهیونگ اروم اروم قصد ورود به سوراخشو
داشتن ناله بلندی کرد و با یاداوریه دختر کوچولوشون که بیرون حمام بود و ممکن بود صداشو بشنوه چشماش از اشک پر شدن
-ته...میشنوه..!دستشو روی دهنش فشار داد و ورود اولین انگشت
تهیونگ رو به داخل بدنش پذیرا شد.دردناک بود و بدنش داشت سعی میکرد اون جسم
خارجی رو به بیرون هل بده... و یکم بعد دوتا انگشت دیگه هم بهش اضافه شد و از درد کش اومدن ماهیچه های دیوارش ناله بلندی کرد و لباش رو به دندون گرفت و سعی کرد که درد رو تحمل کنه
مدت زیادی بود که عشقبازی نکرده بودن.+نمیشنوه بیبی نگران نباش ..صدای تلویزیون رو بلند کردم حتما تا الان خوابش برده
جیمین کمی خودشو جا به جا کرد و بخاطر درد شدید باسنش ناله کرد
+بهتره بلند شیم عزیزم..روی زمین نمیشه
جیمین سرتکون داد و به سرعت به دستور الفاش از
روی کاشی های سرد بلند شد
دوباره خجالت کشیده بود و سرشو پایین انداخته بود.
YOU ARE READING
🍭The Hate Moment🍭
Romance🚫پایان یافته🚫 چیزی که تهیونگ حس میکرد بوی زیاد و شهوت برانگیز توت فرنگی و وانیل بود که منشاء ش جفت خودش بود و این باعث شد که توی ذهن تهیونگ کلمه هیت به رنگ قرمز و ابعاد بزرگ خود نمایی کنه! بخشی از فیک : تهیونگ خنده جذابی کرد و موهای امگاشو پشت گوش...