🍬part 8🍬

1.9K 166 0
                                    


الفا سعی کرد بدون اینکه محل لذت امگارو گم کنه
ضربه بعدی رو بزنه و موفق شد و حالا صدای ناله های شهوت انگیزشون توی حمام اکو میشد
-تنـ...تند تر اومم

ضربه های بعدی الفا فقط لذت رو براش به همراه داشت و پایین اومدن لخته ای رو از توی کمرش حس میکرد که نشون دهنده ی این بود که به زودی قراره ارضا بشه و البته که الفا متوجه این موضوع شده بود و برای همین جیمین رو با یه دست نگه داشت و دست دیگش رو به عضو امگا رسوند وتوی دستش گرفت و حرکات دستش رو شروع کرد و باعث ناله جیغ مانند جیمین شد حالا لذتش دوبرابر شده بود و پشت پلکهای بستش از شدت لذت در حال دیدن ستاره ها بود
اما طولی نکشید که هردو با شدت به اوج رسیدند و ناله عمیقی کردند.

تهیونگ سر امگارو بلند کرد و بالفاصله لباش رو
روی لبهای امگا گذاشت و با عشق بوسیدش و میون
بوسه کلماتی مثل: عاشقتم...خیلی دوست دارم. پیشی کوچولوی من..امگای من رو زمزمه میکرد...

به نظر الفا حتی وقتی که امگا هیت میشد هدف رابطه فقط بدن امگا نبود..پس سعی میکرد که با گفتن این
جملات و اروم پیش رفتن این رو به امگا نشون بده.

چون اخرین چیزی که میخواست ناراحت شدن
امگای عزیزش بود.

اروم از امگا جدا شد و امگا اروم پلکهاش رو از هم
فاصله داد و گذاشت الفا چشمهای براق و ترش رو
ببینه و کمی بعد دوتا بوسه روی پلکهاش دریافت کرد
نفسشون داشت سر جاش میومد که چیم دوباره تحریک شد و باعث شد دستاش رو مشت کنه....این اصلا خبر خوبی نبود و یکم بعد شروع کرد به سرزنش کردن خودش
+جیمیناا ؟

امگا اروم سرش رو بالا اورد و با چشمهای قرمز از گریه به الفا نگاه کرد.
-مـ..متاسفم

تهیونگ متعجب به امگا خیره شد که دوباره
سرش رو پایین انداخته...
امگاش چرا باید متاسف باشه؟

+سرت رو بیار بالا پارک جیمین
با تحکم ولحن جدی گفت اما امگا حتی زحمت نگاه
کردن بهش رو به خودش نداد...
پس ناچار از لحن الفاییش استفاده کرد و باعث شد
جیمین به سرعت سرش رو بالا بیاره و با مردمک هایی لرزون به الفا خیره بشه

+برای چی متاسفی؟چون هیت شدی متاسفی؟

با تاییدی که از امگا گرفت نفس عمیقی کشید و با
دستش گونه امگارو نوازش کرد و باعث شد جیمین
پاهاش رو محکم دور کمر الفا حلقه کنه.

+هیچ دلیلی نداره که برای هیتت متاسف باشی
بیب...حتی با وجود هیتت هم قراره کلی بهمون خوش بگذره...هوم؟ پس نگران نباش و نهایت لذت رو از هیتت ببر.

و به وضوح ریلکس شدن امگاش رو دید
تکخندی کرد و همینطور که امگارو نگه داشته بود
سمت وان رفت و آب گرم رو باز کرد و تا پر شدن وان مشغول مارک کردن گردن امگا شد و جایزش ناله های زیبای چیم بود.

با پر شدن وان اروم و با احتیاط وارد وان شد و همون لحظه خودش رو اروم از امگا بیرون کشید و امگا رو
توی پوزیشن مورد نظرش قرار داد و با فشار دادن چیم ،امگا رو روی خودش نشوند و امگا دوباره از درد نالید و راند دوم رو شروع کردند...

ووت و کامنت یادتون نره حبه قندا🙂😍🫂

🍭The Hate Moment🍭Where stories live. Discover now