تهیونگ خنده جذابی کرد و موهای امگاشو
پشت گوشش انداخت
+دلم برای هیتت تنگ شده بودوقتی جملشو تموم میکرد کمرشو به جلو هول داد و
یک ضر عضوشو وارد امگاش کرد و باعث شد پلکهای امگا با درد روی هم بیافته و ناله بلند و دردناکش از بین لبهاش فرار کنه اما ناله بلندش با گرفتار شدن لبهاش بین لبهای الفاش خفه شد و چشمهاش دوباره تر شد
-اهههههاین واقعا دردناک بود! الفا بدون هیچ تکونی توش بود به لبهاش مک های عمیقی میزد و با زبون سرکشش دهن امگارو فتح میکرد...
با ضربه ای که امگا به بالای سینش کوبید ازش جدا شد
و جیمین با تمام توانی که داشت هوا رو به ریه هاش
دعوت کرد و تند تند نفس میکشید تا اروم شه
تهیونگ یه پاشو بالا آورد و سر امگا رو روی شونش گذاشت و باز به پوزیشن قبلی برگشت و قبل از
اینکه حرکتش رو شروع کنه گفت
+هر وقت درد گرفت گاز بگیرشو جوابش ناله کوتاهی از طرف امگا بود که تهیونگ به عنوان تایید حرفش در نظر گرفت کمی خودش رو عقب کشید و محکم تر از قبل خودش رو توی امگا کوبید که باعث فرو رفتن دندون های جیمین توی شونش و ناله خفش شد
لذتی که داشت میچشید با کلمات قابل توصیف نبود و میخواست هر چه زودتر این لذت رو به امگاش هم بده پس حرکاتش رو تند تر و محکم تر کرد تا بتونه
پروستات جیمین رو پیدا کنه و یکم بعد دندون های
جیمین از پوستش بیرون اومدن و ناله بلند و لذت
بخشش بلند شد و باعث به وجود اومدن پوزخند کجی روی لبهای الفا شدووت و کامنت فراموش نشه💕🥺
YOU ARE READING
🍭The Hate Moment🍭
Romance🚫پایان یافته🚫 چیزی که تهیونگ حس میکرد بوی زیاد و شهوت برانگیز توت فرنگی و وانیل بود که منشاء ش جفت خودش بود و این باعث شد که توی ذهن تهیونگ کلمه هیت به رنگ قرمز و ابعاد بزرگ خود نمایی کنه! بخشی از فیک : تهیونگ خنده جذابی کرد و موهای امگاشو پشت گوش...