هر دو به سمت دکتر یونگ پرواز کردن دکتر یونگ با یه لبخند بشون گفت : ته قبول کرد...
یونمین : چییییییی؟!!
دکتر یونگ : اروم هه....قبول کرد که پیش کوک بمونه....
یونمین با جیغ و داد : ارهههههههههههههههههه
دکتر یونگ و نویسنده : بیمارستانهههههههه ارومممممم
یونگی اروم شد و گفت : من باور نمیکنم....اون یه کله شقه....
جیمین با یه لبخند خوشکلش : میرم از بپرسم هوهوهو
دکتر رو به یونگی گفت : کوک راضیش کرد....
یونگی با تعجب : چطوریییییی؟
یونگ : کوک به باباش زنگ زد و گفت که به پدر ته بگه که ته پیش اون میمونه( پدر ته از پدر کوک حرف شنوی داره ) اونم گفت حداقل هفته ای یک بار باید بیاد خونه پدرش تهکوک موافقت کردن [ نفس کشیدن ] ولی من از همون یک روز هم ناراضیم....ولی خوب بهتر از هر روزه
یونگی موافقت کرد و گفت : ممکنه همون یک روز هم بد باشه ولی خوب از هیچی بهتره...
دکتر یونگ و یونگی بعدا از چند دقیقه بحث کردن به سمت اتاق ته رفتن
تهمینکوک *
کوک : جمن شی راس میگمممم هیچ کاری نمیکنم قولللل
جیمین چشم غره ای به کوک رفت و گفت : هوم اصلاااااا نمیشه بت اعتماد کرد الفاااا امگای منو اذیت نکنی هااااااا
کوک با یه حالت پوکر گفت : مگه تو جفتشی 😑😑 امگای من { ادای جیمین رو در میاره }
جیمین با خشم : جئون فاکینگ جونگکوکککککک
کوک سریع از به سمت در اتاق میره تا بره بیرون....اما افتاد زمین هم اون هم یونگی درسته موقع فرار یونگی رو ندید و با کله تصادف کردن....
کوک درستش رو میزاره رو سرش و میگه : اییییییییییییی اخخخخخخخخخ....
یونگی از درد سرش با صدای الفای میگه : مگه چشم ندارییییی
کوک بعد چند دقیقه با پوکر ترین حالت ممکن خواست چیزی بگه که جیمین سریع تر گفت : یونگی اروم....( زمزمه)
یونگی که فهمید چه اشتباهی کرده گفت : ببخشید جیمین، ته حواسم نبود
کوک با داد : اییییییییییییی ( مثلا میخواد جلب توجه کنه 😂✋🏻)
یونگ : کوک....خوبی بچه؟! حواست هس؟
کوک با گریه مصنوعی : هققققق دکتررررررر یونگی سرم داد زددددد هقققققق
ته و یونگ و جیمین : یونگییییییییی
یونگی با یه حالت وادفاک گفت : الفای اصیل بخوره تو سرت....بچه ننه....
![](https://img.wattpad.com/cover/315365146-288-k845020.jpg)
YOU ARE READING
My little omega 🍓 { Kookv }
Werewolf_ امگا کوچولوی من 🍓 _ ته امگایی زیبا و شکننده ای که پدر مادرش همیشه اونو اذیت میکنن بعد از دبیرستان باید جفتش رو پیدا کنه و از اون جهنم که اسمش خونس بیاد بیرون ولی درست تو روز تولد 18 سالگیش دزدیده میشه و................. ✧❁❁❁✧✿✿✿✧❁❁❁✧ ژانر : امگا...