کوک اروم میاد سمت ته و اونو مثل نوزاد بغل میکنه و میزارتش رو تخت...
تا خواست برای بار سوم پیشونیش رو ببوسه ته خودشو بالا کشید و لباشون بهم وصل شدن
کوک تا خواست ازش جدا بشه ته بوسه رو قطع کرد و اونو تخت رفت زیر پتو و شروع کرد اروم و بیصدا گریه کردن
کوک : ته؟ خوبی؟
ته با صدای گرفته گفت : هوم
کوک پتو رو میزنه کنار و از پشت بغلش میکنه و میگه : ته گریه نکن منو نگاه
ته با چشمای اشکی برمیگرده و کوک اشکاشو پاک میکنه و چشماشو میبوسه
کوک : ببخشید عزیزم خوبی؟
ته : ه..هوم..
کوک اروم گونشو میبوسه و اونو مکم بغل میکنه...
یونمین *
یونگی : هولیییییییییییییییی
هولی بدو از رو جیمین اومد پایین و فرار کرد!..
تمام طول این مدتی که هولی اومده بود پیش شون یه راست داشت لبا یا صورت جیمینو لیس میزد..
جیمین مثل همیشه شروع میکنه خندیدن و از رو مبل بلند میشه و از پشت یونگی رو بغل میکنه...
جیمین : چیشده حسود خان؟
یونگی دست به سینه میشه و میگه : هیچی!!
جیمین مون جور که بغلش کرده بود دستاشو میزاره دور کمر یونگی و اونو بلند میکنه و میبرتش تو اتاق..
یونگی : چیکار میکنی؟؟
جیمین : حسود شدی بزار بهت یاد آوری کنم من مال توم
و یونگی رو گذاشت کنار تخت بعد هولش داد و افتاد رو تخت..اومد رو یونگی و وحشیانه شروع کردن به بوسیدن لباش
یونگی با حالت کاملا خنثی زیر جیمین بود و اروم همراهیش میکرد...
جیمین دستشو زیر لباس یونگی رد میکنه و پیرنشو از تنش در میاره
( مینیون؟؟؟؟؟؟؟؟ )
جیمین دستشو به شلوار الفاش رد میکنه و اونو در میاره و وقتی به باکسرش رسید ازش جدا شد و گفت : الفا دلت یکم شیطونی نمیخواد؟؟
یونگی : چرا میخواد( 😈 )
و جاشو با جیمین عوض کرد و تند تند لباسای جیمینو در اورد..و ازش جدا شد...
🔞🔞🔞🔞🔞
سرشو به سمت نیپلای امگاش برد و لیسی بهشون زد و سینه سمت چپشو مکید...جیمین اروم زیر وول میخورد..یونگی گاز ارومی از سینش گرفت و ناله جیمینم هم بلند شد..
جیمین : ااااااااااه
یونگی این دفعه به سمت نیپل سمت راستش رفت و شروع کرد به مکیدن و لیس زدن سینش در همین حین دستشو به دیک امگاش رسوند و شروع کرد پلمپ کردنش
![](https://img.wattpad.com/cover/315365146-288-k845020.jpg)
YOU ARE READING
My little omega 🍓 { Kookv }
Werewolf_ امگا کوچولوی من 🍓 _ ته امگایی زیبا و شکننده ای که پدر مادرش همیشه اونو اذیت میکنن بعد از دبیرستان باید جفتش رو پیدا کنه و از اون جهنم که اسمش خونس بیاد بیرون ولی درست تو روز تولد 18 سالگیش دزدیده میشه و................. ✧❁❁❁✧✿✿✿✧❁❁❁✧ ژانر : امگا...