𝐏 18

1.6K 142 48
                                    

⏤‌Namjin⏤‌

_ جوووووونیییییییی

با حالت مست گفت و از گردن جفتش اویزون شد...

نامجون هم بلندش کرد و با عصبانیت و ناراحتی گفت : جینی...چرا مست کردی؟حالت خوبه عزیزم؟...

جین : جوووونییییی خیلی دوست داااارم...

نامجون : منم دوست دارم عزیزم

نامجون جین رو براید بغل کرد و بردش تو اتاق...اونو رو تخت خوابوند تا خواست بلند شه یقه هاش توسط جفتش گرفته شدن و با شدت زیادی لب هاشون بهم کوبیده شد!

نامجون متعجب از این کار جفتش تا خواست اونو کنار بزنه دست جفتش رو عضوش حس کرد....

و دست دیگش هم داشت پیرنش رو باز میکرد!

اروم از جفتش جدا شد ولی دوباره لب هاشون بهم متصل شد...

جین : الفا...میخوامت!...

نامجون : نه جینی ما قرار گذاشتیم بعد از مدرسه با هم بخوابیم...

جین : ولی من میییییییخواااااام

بعد فشار دستش رو روی عضو نامجون بیشتر کرد...

🔞♨️🔞♨️

نامجون دیگه دست خودش نبود همه لباساش و لباسای جینو در اورد و روش خیمه زد...

بوسه خیسی رو شروع کرد و همزمان دستش روی نیپل های امگاش چرخوند...

جین وسط بوسه ناله های ارومی میکرد

نامجون اروم لباش رو از رو لبای جین جدا میکنه و میره لای پاهاش میخوابه...

بوسه ارومی به دیک کوچولوش میزنه و یه انگشتش رو وارد امگا میکنه...

جین : ااااه...

نامجون دوتا دیگه از انگشت هاشو واردش کرد و شروع کرد به تلمبه زدن...

جینم از لذت ناله میکرد تا بلخره نامجون بدون هیچ هشداری وارد امگاش شد...

جین : جیغغغغغغغغ* اییییییییی

نامجون : اروم باش عزیزم اروم...

جین : هیلی بزررررگی...

درسته این اولین بار جین بود ولی قبلا با انگشت های نامجون گشاد شده بود پس نیازی به اماده کردن زیادی نبود

نامجون : حرکت کنم؟

جین : هوم...

نامجون اروم عضوش رو کمی بیرون کشید بعد اروم واردش کرد که ناله تحریک کننده امگا رو در اورد...

جین : اههههههه بیشتررررر...

نامجون : چرا حس میکنم هیت شدی؟
جین : چون هم هیت شدم هم مست...

نامجون : چییییی پ چرا نفهمیدم؟

جین : ددی یادت نرفته سرما خوردی؟ حس بویایت به گا رفت...

My little omega 🍓 { Kookv }Where stories live. Discover now