⏤Namjin⏤
_ جوووووونیییییییی
با حالت مست گفت و از گردن جفتش اویزون شد...
نامجون هم بلندش کرد و با عصبانیت و ناراحتی گفت : جینی...چرا مست کردی؟حالت خوبه عزیزم؟...
جین : جوووونییییی خیلی دوست داااارم...
نامجون : منم دوست دارم عزیزم
نامجون جین رو براید بغل کرد و بردش تو اتاق...اونو رو تخت خوابوند تا خواست بلند شه یقه هاش توسط جفتش گرفته شدن و با شدت زیادی لب هاشون بهم کوبیده شد!
نامجون متعجب از این کار جفتش تا خواست اونو کنار بزنه دست جفتش رو عضوش حس کرد....
و دست دیگش هم داشت پیرنش رو باز میکرد!
اروم از جفتش جدا شد ولی دوباره لب هاشون بهم متصل شد...
جین : الفا...میخوامت!...
نامجون : نه جینی ما قرار گذاشتیم بعد از مدرسه با هم بخوابیم...
جین : ولی من میییییییخواااااام
بعد فشار دستش رو روی عضو نامجون بیشتر کرد...
🔞♨️🔞♨️
نامجون دیگه دست خودش نبود همه لباساش و لباسای جینو در اورد و روش خیمه زد...
بوسه خیسی رو شروع کرد و همزمان دستش روی نیپل های امگاش چرخوند...
جین وسط بوسه ناله های ارومی میکرد
نامجون اروم لباش رو از رو لبای جین جدا میکنه و میره لای پاهاش میخوابه...
بوسه ارومی به دیک کوچولوش میزنه و یه انگشتش رو وارد امگا میکنه...
جین : ااااه...
نامجون دوتا دیگه از انگشت هاشو واردش کرد و شروع کرد به تلمبه زدن...
جینم از لذت ناله میکرد تا بلخره نامجون بدون هیچ هشداری وارد امگاش شد...
جین : جیغغغغغغغغ* اییییییییی
نامجون : اروم باش عزیزم اروم...
جین : هیلی بزررررگی...
درسته این اولین بار جین بود ولی قبلا با انگشت های نامجون گشاد شده بود پس نیازی به اماده کردن زیادی نبود
نامجون : حرکت کنم؟
جین : هوم...
نامجون اروم عضوش رو کمی بیرون کشید بعد اروم واردش کرد که ناله تحریک کننده امگا رو در اورد...
جین : اههههههه بیشتررررر...
نامجون : چرا حس میکنم هیت شدی؟
جین : چون هم هیت شدم هم مست...نامجون : چییییی پ چرا نفهمیدم؟
جین : ددی یادت نرفته سرما خوردی؟ حس بویایت به گا رفت...
YOU ARE READING
My little omega 🍓 { Kookv }
Werewolf_ امگا کوچولوی من 🍓 _ ته امگایی زیبا و شکننده ای که پدر مادرش همیشه اونو اذیت میکنن بعد از دبیرستان باید جفتش رو پیدا کنه و از اون جهنم که اسمش خونس بیاد بیرون ولی درست تو روز تولد 18 سالگیش دزدیده میشه و................. ✧❁❁❁✧✿✿✿✧❁❁❁✧ ژانر : امگا...