پارت ۱

370 39 8
                                    

سلام لاولیا
من برگشتم با یه فیکشن دیگه از هوپمین
دوسش داشته باشید و حمایت فراموش نشه💖

*****************************************

بازم يه بعد از ظهر خسته کننده‌ی ديگه!
بعد از اون همه کار از خستگی هلاک شده بود‌ و احتمالا بايد فقط سرشو روی بالشت ميذاشت و می‌خوابيد اما نه امشب!
بطری لوب رو روی ميز گذاشت و از یکی از قدیمی ترین فیلمهای آرشیو مورد علاقش یکی رو انتخاب کرد.
اين يکی از فيلم های مورد علاقه‌ش از جیسون محسوب میشد ، واقعا هيجان‌زده بود که بعد از مدتها می‌خواست ببیندش!

اين فيلم رو بیشتر از چند ماه می شد که نديده بود و همين هیجانزده‌ش ميکرد.
جیسون لباسش رو در آورد و بدن فوق العادش رو به نمايش گذاشت و با گفتنه "آماده ای عزيزم؟"
به سمته پسر ریز‌جثه‌ و بلوند توی فیلم رفت.
جیمین با لبای اویزون به اون پسره ریزه میزه زل زده بود آخه همیشه به همه ی پارتنرهای جیسون حسودیش میشد ...
اون پسر ناليد : "عااهه... جیسون! اذيتم نکن،تقريبا نزديکم..."

جیسون پوزخندی زد و با لیسیدنه گردنش زیرگوشش لب زد "عجله نکن. کل شب رو وقت داريم"
"جيسون! خواهش ميکنم."
"ششش...بيا اول لذت ببريم..."
چطور ممکن بود کسی تا این حد سکسی پوزخندی بزنه؟!
اوه گاااد جيسون واقعا تو اين فيلم جذاب‌تر از همیشه شده بود و جیمین نمی تونست چشم هاش و ازش برداره...
جیسون لبهای پسرکه ظریف و بلوند رو می‌بوسيد.
اول آروم بود اما رفته رفته با شهوت و داغی بيشتری اونو می‌بوسيد ، بعد از جدا شدن لب هاشون جيسون صورتشو ليسيد و ردهای قرمزی از روی خطه فکش تا گردنش بجا گذاشت و تا سينه هاش پايين اومد و بوسه های نرمی روش گذاشت.
لب ها و زبون سکسيش با نوک سينه ی پسر بازی ميکردن ، با دندوناش میگرفت و بعد به شدت مشغول مکيدنش می‌شد!
پسر از روی درد ناليد "عاااه...گازش نگير!"
"ببخشيد! نميتونم مقاومت کنم"
خم شد و مقابل عضو پسر قرارگرفت و در حالی که لباش رو می ليسيد گفت: خيلی خوشمزه به نظرميرسی بيبی!
پسرکه توی فیلم بشدت آشفته و عرق‌کرده بود و مرتب بهش التماس میکرد که بفاکش بده!
"عاااه..خواهش ميکنم!!! "
جيسون به عضوش چنگ زد و به آرومی دستش رو تکون داد و مشغول نوازشش شد.
پسر ناليد "عااههه... فاک سريع‌تر!"
جیمین به آرومی چشماشو بست و لبهای نرم جيسون رو روی خودش تصور کرد.
لغزش زبونشو توی دهنش در حالیکه روی گردن و سينه هاش به آرومی بوسه ميزدن!
حتی میتونست صدای سکسیشو که اسمشو با لهجه‌ی باحاله انگلیسیش صدا میکرد رو بشنوه!
"جیمین, تو خيلی زيبايی" پاهاش رو تکون داد و مالش بين پايين تنه هاشون به وجود آورد
صدای ناله های بلندشون باعث شد چشماشو باز کنه و از تخیلاته ناکامش بیرون بیاد!
آهه پرحسرتی کشید ، اونها در حال سکس بودن  .
جيسون اون پسر رو به سختی ميکرد و باعث ناله های بی کنترلش میشد .
اما الان وقتش بود که یه حاله اساسی بخودش بده!
پس دستشو به سمت شلوارش برد و زيپشو باز کرد و اونو از پاهاش در آورد و بطری لوب رو گرفت و مقداری کف دستش ريخت. چشمهاشو دوباره بست و عضوشو ماليد...
"عاااه...جیسون!" با صدای ضعيفی ناله میکرد.
در واقع خودشو جای اون پسر تصور میکرد در حالیکه روی مبل دراز کشيده و پاهاشو از هم باز کرده بود و سوراخشو با يه انگشت لمس میکرد و به آهستگی تا جايی که ميتونست داخلش میبرد  .
بلندتر از قبل ناله کرد "عااهه آره...‌ سريعتر!" 
انگشتشو عمیقتر داخل و خارج میکرد و در حالی که عضوشو با بيشترين سرعت می‌ماليد احساس میکرد به حد جهنم داغ کرده و کلِ وجودش نبض میزنه!
داشت در کمتر از يه ثانيه به اوجش ميرسيد و
لحظاتی بعد دستش با مايع سفيدی پر شد و از خوشی زیاد بعد از ارگاسم از حال رفت!

my favorite pornstar Where stories live. Discover now