𝑩𝒂𝒄𝒌 𝑻𝒐 𝒀𝒐𝒖 •< 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌 >• [ 𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅 ]

Hi🙌🏻

سلام حالتون چطوره؟

امیدوارم که هرجا هستین و هرکاری که میکنین خوب و سلامت باشین❤

این اولین باریه که دارم اینجا صحبت میکنم

دو فاکین سال از آپ بک گذشته و من اینجوریم که وااااو! چجوری گذشت؟

امروز تصمیم گرفتم یسری از ابهامات بک رو براتون واضح کنم که به قول بعضی دوستان داستان بی سر و ته نباشه!

اول از همه، بَک نوشته و قلم سه نفره، من، مونلایک و سعیده. پس اگه اتفاقی توی داستان میوفته دست یک نفر نبوده، همفکری سه نفرمون بوده!

دوم اینکه بک یه داستان کوتاه بود، از اول سناریوش برای تعطیلات عید ریخته شد و هچکدوم قصد نداشتیم بیشتر از اون ادامه اش بدیم، پس اگه میخواستیم تمام جریانات رو باز کنیم و فلش بک های طولانی داشته باشیم آپش طولانی میشد و ما این قصد رو نداشتیم. ولی داستان جوری هست که متوجه بشین چیشد و چه اتفاقی افتاد.

و سوم اینکه در رابطه با یهویی اوکی شدن ته با کوک میگین

دوستان، ته همچین یهویی با کوک اوکی نشد که! کوک بعد از رستوران باهاش صحبت کرده، جفتشون نشستن و مشکلاتشون رو باهم درمیون گذاشتن، چیزی که توی داستان هم بهش اشاره کردیم فقط بازش نکردیم. و وقتی دیدن هنوز عاشق همدیگه ان به هم یه فرصت دادن!

و درمورد کوک، کوک مریض شد و کارماش رو پس داد، چرا ته کوتاه نیاد وقتی هنوزم دوستش داره؟

آدمایی مثل کوک زیادن، زیادن کسایی که بخاطر شغلشون و پیشرفت شغلی هرکاری میکنن هرکاری! حتی اگه خیانت به پارتنرشون باشه! این یه حقیقت تو کل دنیاست نه فقط مختص استوری ما.

وقتی ته دید کوک پشیمونه، به اندازه کافی کارماش رو پس داده و جفتشون از دوری که دارن ناراحتن کوک رو بخشید و برگشت پیشش.

تمام این هینتا توی داستان مشخصه و بهش اشاره شده، باید از دل داستان بکشیدشون بیرون🙂

اون موقع میفهمید بک بی سر و ته نیست و ما با عشق نوشتیمش نه سرسری🙂

امیدوارم بعد خوندن این پارت، داستان واسه ریدرای جدیدش مشخص شده باشه❤

سوال دیگه ای بود همینجا بپرسین❤

ممنون که همچنان به دوست داشتن و حمایت از بک ادامه میدین❤

دوستتون دارم

-ویتا-