Part 3

113 34 42
                                    


18 اکتبر 2015:

در رو با شتاب باز کرد و وارد اتاق شد، نگاهش به دختر که دستبند‌های فلزی دور مچ‌هاش خودنمایی میکردن افتاد و سریع به سمتش رفت:

_ امبر حالت خوبه؟
+ یونگی اوپاااا... بدبخت شدم
_ چه اتفاقی افتاده؟
+ تو کوله‌ام مواد پیدا کردن...

یونگی با تعجب ابروهاش رو بالا انداخت:

" از کی مصرف میکنی؟ "

دختر چشم‌هاش رو بست و باکلافگی غر زد:

+ آخه چرا من باید مصرف کنم؟ تو که میدونی چقدر ازین چیزا بدم میاد
_ پس قضیه‌اش چیه؟
+ اگه میدونستم که الان اینجا نبودم، جای این حرفا زنگ بزن به اون دوست دخترت بیاد منو از اینجا ببره
_ از دست هیری کاری برنمیاد
+ یعنی نمیتونه برام پارتی بازی کنه؟!

یونگی چشم‌غره‌ای به دختر رفت و سرش رو با تاسف تکون داد:

_ حالا چی بوده؟
+ 500 گرم کریستال، همین...

یونگی با دهان باز از تعجب به دختر خیره شد:

" همین؟! دختر با همین 500 گرم میتونن 2 الی 5 سال حبست کنن! "

دختر با ترس و اضطراب دست‌های دوستش رو گرفت:

+ واقعا؟! وای حالا باید چیکار کنم؟!
_ نمیدونم، صبر کن برم باهاشون صحبت کنم بفهمم چه خبره و چه کاری ازمون برمیاد

•°•°•°•°•°•°•

هوا تاریک شده بود اما یونگی هنوز به نتیجه نرسیده بود. از اینکه نتونه برای کسی کاری انجام بده متنفر بود، حالا اینکه برای دوستش از دستش کاری ساخته نیود چندین برابر اعصابش رو بهم ریخته بود:

" انقدر ناخن‌هات رو با دندون‌هات نکن عزیزم "

با قرار گرفتن دست‌ هیری روی دست‌هاش اون‌ها رو پایین آورد و نگاهش رو به دختر کنارش داد:

_ این حق امبر نیست، اون الکی الکی داره مجازات میشه و مقصر اصلی یه جایی همون بیرون داره میچرخه و خوش میگذرونه... اینکه نمیتونم اون فرد رو پیدا کنم و به امبر کمک کنم عصبیم میکنه
+ انگار حسابی برات عزیز و مهمه
_ امبر مثل خواهر نداشته‌ام میمونه... من، اون و کریستال همسایه بودیم و با هم بزرگ شدیم
+ ولی تو هر کاری از دستت برمیومد انجام دادی یونگی، انقدر خودت رو سرزنش نکن

عینکش رو از روی صورتش برداشت و چشم‌هاش رو با انگشت‌هاش مالید:

_ از پرونده‌ی چوی مین‌شیک چه خبر؟
+ فردا صبح برات یه قرار ترتیب دادم تا توی خونه‌اش با خدمتکارش ملاقات کنی و سوال‌هات رو بپرسی
_ ممنونم
+ لطفا حواست باشه موقع دیدن دوباره‌ی تابلوها صحنه‌ی جرم رو بهم نزنی، ما هنوز اونجا کلی کار داریم
_ نگران نباش

𝐇𝐞𝐫 𝐄𝐲𝐞𝐬 | هـایــ چشم ـشWhere stories live. Discover now