[19]

346 77 4
                                    

شغلی که لینو پیدا کرده بود حقوقی دو برابر حقوق خود پسرک داشت و نیازی به تنها کار کردن نبود .

بخاطر بزرگ بودن سوپرمارکت حداقل ۲ نفر برای هر شیفت استخدام میشد و این نشون دهنده کم بودن حجم کاری فلیکس میشد .

با عوض شدن شغل فلیکس ، خیلی از عادت های بدش از بین رفت و دیگه نیازی نبود تا صبح درس بخونه .

سر ساعت ۹ ساعت کاریش تموم میشد و بعد از کمی درس خوندن راهی تخت خوابش میشد .

لینو و چان که دوتا از نزدیک ترین افراد فلیکس شده بودن بابت این موضوع خیلی خوشحال بودن و دیگه نیازی به نگرانی نداشتن .

با تموم شدن مدرسه ، به همراه لینو به خونه رفت و بازم از دست پخت خوب لینو لذت برد .

هنوز یک هفته هم نشده بود که با لینو وقت میگذروند اما به دست پخت لینو و غذا های گرم و دلنشین پسر عادت کرده بود .

یه جورایی ته دلش اصلا دوست نداشت لینو با پدرش آشتی کنه ، چون مجبور میشد مثل قبل تنها قدم بزنه ، تنها غذا بخوره و تنها بخوابه .

بعد از استراحت کوتاهی توی خونه ، لباس عوض کرد تا راهی سوپرمارکت بشه . پسر بزرگتر هم دنبالش رفت توی اتاق تا نظارتی به کارهاش داشته باشه .

- یونگ بوکا...الکی کیفت رو سنگین نکن
+ چی ؟!
- درس هایی که امروز یاد گرفتیم رو بزار وقتی برگشتی بخون ، یکی دوتا کتاب بیشتر برندار ، فقط هم اون درس هایی که عقبی رو بخون
+ باشه
- ریاضی هم باشه خودم یادت میدم ، بزار وقتی اومدی خونه
+ باشه ، مرسی

در جواب تشکر فلیکس ، با مهربونی دستی به سرش کشید و گفت

- حسابی کار کن ، باشه ؟
+ باشه

با جمع کردن وسایلش بالاخره راهی سوپرمارکت شد تا قبل از شروع ساعت کاریش به اونجا برسه .

پسر بانظمی بود و اصلا دلش نمیخواد بخاطر اشتباهات کوچیکی کم حقوقش بزارن .

وقتی وارد سوپرمارکت شد پسر جدیدی رو دید که با جلیقه سبز رنگ فروشگاه مشغول کار کردن بود .

پسر توی نگاه اول فلیکس رو با مشتری اشتباه گرفت ، اما وقتی متوجه شد مثل خودش اونجا کار میکنه ، موادبانه تعظیم کوتاهی به فلیکس کرد و خودش رو معرفی کرد .

- من ، کیم سونگمین از دبیرستان چونگدام هستم...ممنون میشم هوام رو داشته باشی
+ روز اول کاریته ؟
- بله ، امروز شروع کردم

فلیکس که حس سابقه دار های کاربلد بهش دست داده بود ، با غرور به پسر مقابلش و تگ اسمی که روی کت مدرسه اش داشت نگاه انداخت .

درست مثل خودش بود ، فلیکس هم تا قبل از عوض کردن شغلش مدام بعد از تموم شدن مدرسه و با فرم مدرسه اش به سر کار میرفت .

[ My Lost Angel ]Where stories live. Discover now