֔֔⿻꯭ⷷ▩ عاشق حسود و فرشته‌ی سکس ꀯꍩ³

362 66 14
                                    

◄↨»👞✃⃟❪❪ʜ۪ٜ ݊₇ᓗ▚⃧⃤🎸  ֔֔⿻꯭ⷷ▩🎩❫❫⃟✁🧢«↨►

دوست‌های بکهیون دو دسته بودن. یا ساب‌های سابقش بودن یا دامینیت‌هایی بودن که به مسترش بعنوان یک اسلیو چشم داشتن. یه دسته هم که دوست‌هایی بودن که بکهیون فقط باهاشون دوست میشد تا بعنوان بلدوزر و حفار چاه تو مسیر پول ازشون استفاده کنه و بعد هم دورشون می‌ریخت. به‌هرحال چانیول با هرسه دسته مشکل داشت. یک عدد چه‌یونگ هم بود که ازش متنفر بود. دلیل این نفرت هم خود بکهیون بود که انقدر زیاد چه‌یونگ همه جا باهاش بود و همه‌چیز رو می‌دونست. بکهیون لذت می‌برد بقیه دنبالش بیفتن و بخوان داشته باشنش. بعد ردشون کنه و خُرد شدن‌شون رو ببینه. از اینکه توی رأس میز بشینه و وقتی بقیه دارن از بی‌خيالی رئیس حرص می‌خوردن، کفش‌های براقش رو طوری روی میز بذاره که انگار میگه کف کفشم رو لیس بزنید، خوشش می‌اومد. عصبی کردن بقیه...تفریح مورد علاقه‌اش بود!! جالب اینجا بود که خودش محال بود عصبانی بشه...درست مثل یک روباه لعنتی بود. فريبنده و مکار! انقدر ریلکس بود و بی‌خیال که چانیول گاهی نبض مسترش رو می‌گرفت تا مطمئن بشه گرما توی بدنش هست. شاید تو رگ‌هاش یخ جریان داشت که انقدر آروم بود.

آرنج دست راستش رو روی پشتی مبل گذاشت و کمی لیوان ویسکی رو بین انگشت‌هاش چرخوند

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

آرنج دست راستش رو روی پشتی مبل گذاشت و کمی لیوان ویسکی رو بین انگشت‌هاش چرخوند. بکهیون یک ساعت پیش، اینجا رو پاهای اون بود...بوسیده بودش و بعد رفته بود تا با جونگده و بقیه‌ی دوست‌هاش بیلیارد بازی کنه. نگاهش رو از بیلیارد بازی کردن مستر گرفت. بکهیون یه جوری با هربرد، پول‌های شرط‌بندی رو بو می‌‌کرد و می‌بوسید، انگار نه انگار صبح تا حموم اسکناس براش آماده نکرد، حاضر نشد به آهنگ جدیدش گوش بده. هميشه مثل پول ندیده‌ها بود.

توی یه کلاب بودن. یه دورهمی از اعضای BDSM!! یه مشت ارباب و برده و ددی و بیبی، که محض بی‌کاری دور هم جمع شده بودن. البته بی‌کارهای باکلاس و پولدار که آهنگ کلاسیک گذاشته بودن، شراب گرون سرو می‌کردن و با خنده‌هایی که قفل باز کن گاو صندوق‌ بود، با هم گپ می‌زدن. اونم یه گوشه روی کاناپه نشسته بود و از ویسکی‌ای می‌‌خورد که بکهیون توش براش یخ انداخته بود تا گلوش رو اذیت نکنه. بودن با بکهیون تو غار گرگ‌ها...خیلی بهتر از تنها فرستادنِ فرشته‌ی معصومش وسط شیاطین سکس بود.

whip music Where stories live. Discover now