سخن نویسنده:
سلامی دوباره...امیدوارم خوب و خوش باشید...🌺🌺🌺...قرار بود بخاطر نرسوندن شرط آپ تا چهارشنبه آپ نکنم ولی به احترام ریدرای خوبم که همیشه نظرای درست و زیبای میذارن از تصمیم برگشتم و آپ کردم...
رسیدیم به پارت آخر فصل اول...
ممنون که منو و داستان رو همراهی کردید...
منتظر فصل دوم بمونید...نویسنده بعد کمی استراحت برمیگرده...نظر فراموش نشه...چون شروع فصل دوم به نظرای پارت آخر بستگی داره....
بریم آخرین پوسترای این فصل رو ببینیم....
به شخصه عاشقشونم...
![]()
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image. (ممنون از شیروی عزیزم برای این خوش و آب رنگ )
![]()
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
![]()
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
(و ممنون از Zahra N قشنگم که هر پارت دو پوستر دوست داشتنی و زیبا برام میفرسته)امیدوارم فصل دوم رو هم با پوسترا و ادیتای زیباتون شروع کنیم...😘😍😍...
🌺🌺🌺🌺
پشت کلبه و زیر پنجره کوچیک نشسته بود و غمگین به بازی سه بچهی بتا نگاه میکرد...
![](https://img.wattpad.com/cover/330912530-288-k343025.jpg)
YOU ARE READING
𝓐𝓴𝓪𝓲 𝓲𝓽𝓸
Fanfiction🦋عنوان: نخ قرمز سرنوشت 🦋ژانر: فانتزی، سوپرنچرال( تلفیقی از دنیای امگاورس، ومپایری، هایبردی)، انگست، رمنس، اسمات، کمی خشن 🦋کاپل ها: چانبک.....کای و سهون....کایهون یا سکای بودنش در طول داستان مشخص میشه...ورس نیست... 🦋خلاصه: مثل تمام اُمگاهای پروا...