Don't be a poor kid, you deserve better!

420 95 90
                                    

_خب، موهات رو چه رنگی کنیم حالا؟

_مگه بلدی مو رنگ کنی؟

_نهایتا موهات میریزه و کچل میشی خب!

_جدی نیستی دیگه؟

_یه چیزایی بلدم، نگران اونش نباش.

_جدی جدی میخوای موهامو رنگ کنی؟

_معلومه که میخوام. بلوند چطوره؟

_نه بلوند خیلی تو چشمه، فقط مشکیش کن.

_ اما-..

_مشکی لطفا.

_خیلی‌خب!
فلیکس سری تکون داد و غیب شد، کمتر از پنج دقیقه با یه روپوش و کاسه‌ی رنگ و تمام چیز هایی که نیاز بود برگشت.
_اوه...فکرکردم میخوای زنگ بزنی وسایلاشو بیارن، این همه چیزمیز داشتی؟

_از این کارها قبلا زیاد کردم، طبیعیه اینارو داشته باشم خب.

_امیدوارم کچلم نکنی فقط!
فلیکس‌خندید. صندلیش رو جلوی صندلی هیونجین گذاشت، روپوش رو روی لباس اون گذاشت و بعد از مخلوط کردن چیزهایی که لازم بود دستش رو جلوتر کشید.
_الان دیگه شروع میکنم.
و بعد خودش هم جلوتر اومد، لب‌هاش مقابل لب‌های هیونجین بود و اون رو وسوسه میکرد. اب دهنش رو قورت داد و دستش رو بالاتر آورد تا روی گونه های فلیکس بشینه تا اون از این کار کمی شوکه بشه.

_خوشحالم که دوباره کک و مک هات رو می‌بینم.

_مگه قرار بود نبینیشون؟

_فکرکردم دوستشون نداری.
_کک و مک هام باعث میشن من خودم باشم، معلومه که دوستشون دارم‌.
ابروی هیونجین بالا پرید. جواب های فلیکس جوری پیش میرفت که دیگه نمیشد صرفا گفت بخاطر مودی بودن تغییر میکنه؛ اون کاملا مثلا دو انسان متفاوت رفتار میکرد و پاسخ میداد و این اصلا نشونه‌ی خوبی نبود. تاحالا انگار سه فلیکس رو ملاقات کرده بود.
یک، فلیکس همیشگی، کسی که امروز کنارش بود.
دو، فلیکس عصبی و پرخاشگری که باعث زخم دستش شد و عحیب تر از همه فلیکسی که توی ملاقات قبلیشون دیده بود.
_آمم...تو جدیداً دمنوش میخوری؟

دست فلیکس از حرکت ایستاد و صورتش متعجب شد.
_نه، چطور؟

_اخه گفتی برات دمنوش بیارم یکم پیش، گفتم شاید بخاطر بهبود صدات میخوری.

_نه راستش خیلی وقته خریدم ولی تاحالا درست نکردم. وقتی تنهایی خوردن و نوشیدن مزه نمیده!
هیونجین لبخند بی جونی زد.
_آها...
یکی دیگه از نشونه ها همین بود. وقتی که فلیکس تو حالت همیشگی خودش میرفت فراموشی هم به سراغش میومد رویدادهای روزمره، اطلاعات مهم شخصی رو به یاد نمی آورد. فلیکس رمز در رو بلد نبود، دمنوش برای تقویت صداش میخورد و لحن صحبتش کاملا با ورژن همیشگیش فرق داشت، اون حتی کک و مک هاش رو مخفی میکرد.

𝗗𝗥𝗨𝗫𝗬.{ 𝖧𝖸𝖴𝖭𝖫𝖨𝖷 , 𝖢𝖧𝖠𝖭𝖧𝖮 , 𝖢𝖧𝖠𝖭𝖦𝖩𝖨𝖭.}Where stories live. Discover now