pt.10 Stalker

79 23 4
                                    

••New Beginning••

Park jina

Pt.10

~~~~~

_ااین...عکسای...منه؟!

از شوکی که بهش وارد شده بود لکنت گرفت و نمیزاشت درست حرف بزنه

گیج شده بود... این چه معنایی می‌داد؟ عکسای جیمین چرا باید دست جئون جونگکوک باشه؟

عکسایی که حتی یه نفرم ازشون با خبر نبود.

تاریخ عکسا زمانی بود که اون حتی با جونگکوک آشنا نشده بود و حالا می‌دید تمام مکانایی که رفته و کارایی که کرده بود مو به مو ثبت شده و دیوار رو با عکسا پر کرده...

زمان بیرون رفتش، غذاهای مورد علاقش، ورزشایی که همراه با زمان و روز نوشته شده بود و حتی نوع لباس پوشیدنش.

کاغذو کند و به نوشته نگاه کرد:

تاریخ ××/×/××××

سه شنبه

با یه لباس چارخونه ای قرمز، شلوار جین، کتونی سفید، موهایی که به سمت بالا شونه شده با یه کیف سیاه به سمت باشگاه در حال حرکته

اون واقعا خوش لباسه و هر لباسی به تنش میاد...هیچوقت از دیدن چهرش خسته نمیشم.

"کاغذ بعدی"

تاریخ ××/×/××××

چهارشنبه

با یه لباس مشکلی جذاب، شلوار تنگ، کت مشکلی رنگ به همراه دوستش به سمت بار در حال حرکتن.

چهار صندلی دور تر نشستم و نگاش میکنم، دوستش کنارش نشسته و خیلی ضایع بهش چسبیده، اگه بخواد همینطور پیش بره قول نمیدم زنده بمونه!

"کاغذ بعدی و بعدی"

دستاش می‌لرزید همینطوری به کاغذا خیره شده بود "اون...همیشه منو...تماشا می‌کرده..."

نمی‌خواست قبول کنه این کار جونگکوکه ولی کاغذا خلافشو نشون می‌داد

یه بار دیگه به عکسا نگاه کرد که چجوری روی دیوار پخش شده بودن و مرتب با تاریخ میخ شدن

نگاهش به دستمالی که چسبونده شده بود افتاد، کنار دستمال نوشته بود:

"دستمالی که بعد غذا استفاده کرده"

به نظرش مسخره و ترسناک میومد اون مرد تمام اطلاعاتشو ریز به ریز از کارهای هر روزش نوشته بود

"تو یه استاکری یا قاتل؟"

Stalker

این سوال مدام تو ذهنش تکرار می‌شد

"نمی‌تونه قاتل باشه، نکنه داره اطلاعات جمع می‌کنه که تحویل کسی بده؟

پس اون دستمال و نوشته ها چی میگن؟ با وجود اون دستمال میتونم بگم فقط یه استاکره....همینم ترسناکه"

New Beginning Where stories live. Discover now