2.Those eyes

54 13 54
                                    

دستی که به قصد لمس شونه ی پسر دراز کرده بود توی هوا موند. انقدر مسخ اون چشم ها شده بود که متوجه گره خوردن ابروهای پسر نشد.

دست های پسر که کاملا از صورت اش کنار رفت آب دهنش رو به سختی قورت داد. همه ی صورت اش خونی بود. تنها چیزی که می تونست ببینه همون چشم ها بود و این قدرت نگاه سردش رو بیشتر می کرد.

پسر کتک خورده دستی رو اهرم تن اش کرد و با ناله ی ضعیفی خودش رو از زمین جدا کرد و نشست. با صدای ناله ی پسر تکونی خورد.

-بزار کمک ات کنم.

پسر خودش ور عقب کشید. اگه نگاه غضب آلودش نبود حتما فکر می کرد ازش ترسیده.

-نیازی نیست.

صداش خش دار بود و شاید کمی تدافعی. کم کم داشت فکر می کرد مزاحم کارشون شده.

-حالت خوبه؟

پسر جوابی نداد و دست هاش رو ستون تن اش کرد. سعی کرد بلند شه اما پلک هاش روی هم افتاد و دندون هاش رو بهم فشرد.

این بار منتظر اجازه ای از سمت پسر نموند. جلو رفت و با گرفتن بازوهای لاغرش کمک کرد بایسته.

-گفتم نیازی نیست.

جوری خودش رو عقب کشید که چند قدمی به عقب تلو خورد.

کف دست هاشو به سمت پسر بالا گرفت.

-خیلی خوب. فقط خواستم کمک کنم. قصد ندارم بهت آسیب بزنم.

پوزخندی که روی لب پاره شده ی پسر نشست باعث شد دلش بهم بپیچه. تصویر قشنگی نبود. در حال حاضر تنها بخش زیبای صورت پسر چشم هاش بود که اونا هم زیادی خشن به نظر می رسیدند.

-همین مونده تو بهم آسیب بزنی. نکنه فکر کردی اون نره غول ها ازت ترسیدن که ول کردن رفتند؟

به عنوان کسی که جای سالمی توی صورت و بدنش نداشت زیادی حرف می زد و البته که زیادی هم بی چشم و رو به نظر می رسید.

-می دونم. انتظار هم نداشتم ازم بترسند.

-ولی انتظار داشتی من ازت تشکر کنم، نه؟ انتظار داشتی دست و پات رو ببوسم و بابت ایم که زندگی ام رو نجات دادی تا آخر عمر مدیونت باشم؟

باید اعتراف می کرد برخلاف چشم های قشنگ اش اخلاق افتضاحی داشت.

-من هیچ انتظاری نداشتم.خوب؟ کسی نخواست تشکر کنی فقط نمی فهمم چرا انقدر بداخلاقی می کنی. نکنه مزاحم کتک خوردنت شدم؟ اگه خیلی ناراحتت کردم برم صداشون کنم برگردند.

قصد نداشت به پسر تیکه بندازه ولی حالت حق به جانب اش چاره ای واسش نذاشته بود.

-زحمت نکش خودشون برمی گردند. به خواست تو نرفتند که به خواست تو برگردند.

از حاضر جوابی و بی چشم و رویی پسر پوفی کشید.

-چی شد؟ بهت برخورد سوپرمن؟

Love Is About TrustWhere stories live. Discover now