⌊chapter ¹⁴⌉

2.4K 570 61
                                    

-اون پایین چه غلطی می‌کردی؟

چانیول بعد از اینکه در اتاق مشترک جونمیون و کریس رو پشت سرش بست این جمله رو پرسید و اخم‌هاش توی هم گره خورد. کریس ذره‌ای به عصبانیت و جدیت چانیول اهمیت نداد و از جونمیون پرسید: «تو کی هستی؟»

جونمیون نشسته بر روی تخت، سرش رو بین دست‌هاش گرفته بود تا ببینه چطور می‌تونه بحرانی که پیش اومده رو مدیریت کنه به همین دلیل کریس رو کاملا نادیده گرفت. چانیول شونه‌ی کریس رو محکم فشار داد و گفت: «وقتی باهات حرف می‌زنم دنبال جوابم میفهمی؟ پرسیدم اون پایین چه غلطی می‌کردی؟»

-منم پرسیدم شما دو نفر کی هستید؟

جونمیون از جاش بلند شد و با جدیت رو دسته‌ی مبلی که کریس روش نشسته بود خم شد: «این اخرین باره که با لحن دوستانه ازت می‌پرسم. اون پایین چیکار می‌کردی؟»

-تو کی هستــــ...

قبل از اینکه سوال کریس به پایان برسه مشتش روی صورت بی‌نقص مرد فرود اومد: «حرف میزنی یا لازمه خشونت بیشتری به خرج بدم؟»

کریس پوزخند زد و با نوک انگشتش خون گوشه‌ی لبش رو پاک کرد: «من تا وقتی ندونم شما دو نفر کی هستید نمیتونم حرفی بزنم.»

-اینجا اونی که سوال می‌پرسه منم نه تو.

سرش رو به گوش کریس نزدیک‌تر کرد و جوری که چانیول نشنوه گفت: «قبل از اینکه حرص تمام غلط‌هایی که این مدت کردی رو سرت دربیارم حرف بزن.»

-اومده بودم بابت کار امشب ازت عذرخواهی کنم ولی دیدم داری از ویلا بیرون میری. دنبالت اومدم و به زیرزمین رسیدم. من گفتم، حالا نوبت شماست. کی هستید؟

به چانیول نگاه کرد که با خشم و نفرت به مرد مقابلشون نگاه می‌کرد. از کریس فاصله گرفت و مقابل چانیول ایستاد تا تنش بینشون رو کمتر کنه.

-تو برگرد اتاق خودت. دیگه کاری نمونده که انجام بدی.

-پرونده‌ها...

چانیول به پرونده هایی که روی تخت افتاده بود با سر اشاره کرد و ادامه داد: «یادت رفت بذاریش توی قفسه. می‌خوای باهاشون چیکار کنی؟»

-نمیدونم. فعلا مشکلی بزرگ‌تر از این پرونده‌ها داریم.

چانیول نگاه خصمانه‌ای به کریس انداخت که موذیانه به حرف‌هاشون گوش می‌کرد: «من حرفش رو باور ندارم. مگه میشه دنبالمون اومده باشه و نفهمیده باشیم؟»

-مگه دفعه‌ی قبل متوجه حضور کای و خدمتکار ویلا شدیم؟

-این بار با دفعه‌ی قبل فرق داره. دفعه‌ی قبل ما حواسمون به پشت سرمون نبود ولی این بار من هر قدمی که برمی‌داشتیم به پشت نگاه می‌کردم. اون همراه ما نیومده، من بهش مشکوکم.

 ⌊🖤black diamond🖤⌉Where stories live. Discover now