chapter24:mrs.styles

1.2K 205 48
                                    

حال
دید لویی

"به فرش قرمز بریت اوارد خوش آمدید. جایی که سلبریتی ها کنار هم جمع میشن تا برای موسیقی هاشون باهم رقابت کنن......."

همون گزارش مسخره همیشگی
واقعا دیگه حالم از این مراسما بهم میخوره
اگه فقط تو یدونه از بخش ها نامزد بودم عمرا اینجا میومدم

امیدوارم که بخش هایی که توش نامزدم رو زودتر اعلام کنن که فقط بعدش برم خونه.....

اون دیگه چیه؟ چرا همه دارن جیغ میزنن؟

"خدای من این باور نکردنیه! هری استایلز بعد ۳ سال در یک برنامه ی انگلیسی اومده!اونم..... اون ریون مین هست که همراهشه؟بله!هری استایلز به همراه دوست دخترش به بریت اوارد اومده

چی؟هری؟همراه اون دختره؟

به پشت سرم نگاه کردم و دیدم که دست اون دختره توی دستای هری حلقه شده و دارن برای پاپاراتزی ها دست تکوت میدن و لبخند میزنن

واو چه زوج خوشبختی!

همون طور که بهشون زل زده بودم ، چشمام به چشمای دختره افتاد دختره یه چیزی در گوش هری زمزمه کرد و بعدش هری به من نگاه کرد

لبخند زد و دستشو گرفت و سمتم اومد

هری:لویی!!!

هری با هیجان گفت

هری:خیلی وقته ندیدمت!!!

ریونو بغل کرد و نگهش داشت

لویی:آمممم .....ه...هری؟

با تعجب گفتم انتظار نداشتم اینطوری ببینمش!یاحداقل اینطوری طرف من بیاد!
واقعا فکر نمیکردم با من اینطوری حرف بزنه

هری با یه لبخند گشاد نگاهم کرد

لویی:هیییی...انتظار نداشتم ببینمت ...آخه تو خیریه هم نبودی..... راستی منو ریون همدیگه رو توی خیریه ملاقات کردیم اگه اشتباه نکنم....

ریون با لبخند بهم نگاه کرد و گفت

ریون: خوشحالم که یادتونه آقای تاملینسون!!!هری اون شب زودتر رفت و منم خیلی وقت نکردم باهاتون حرف بزنم

هری محکم تر بغلش کرد و گفت

هری:تو خودت میدونی که چرا زودتر رفتم رِی رِی!

ری ری؟اوووو این خانوم کوچولو هم اسم مستعار داره!

ریون:باورم نمیشه که زودتر رفتی تا منو سوپرایز کنی!
آقای تاملینسون.....!

لویی:لویی لطفا.....

ریون:لویی.....دوستتون واقعا رمانتیکه!!!

سیگارمو روشن کردم یه پک ازش زدم و گفتم

لویی:آره ....همون هریه همیشگی!

let's dream about those ocean eyes(L.S)(completed)Where stories live. Discover now