38.

2.7K 533 75
                                    





-"اسیبی که به پاشون رسیده جدیِ سرورم..بهتره مدتی استراحت کنن"

لب پایینشو گزید

-"من وقتی برای استراحت ندارم!"

با فشار محکمی که دست پادشاه به شونه ش داد سرشو پایین انداخت..حتما تنبیه میشد

-"اگر تموم شد میتونی بری طبیب کیم"

سوکجین تعظیمی کرد و با برداشتن لوازمش از اتاق بیرون رفت

اب دهنشو قورت داد و به زانوی باندپیچی شده ش نگاه کرد

-"در مورد سَرپیچی چی بهت گفته بودم جیمین؟"

جلوی پای باندپیچی شده ش نشست و نگاهی به کبودی بزرگ روش انداخت

-"جونگکوک.."

انگشت هاشو روی ساق پای کبودش حلقه کرد و فشاری بهش داد و به جیمین خیره شد

-"تو زمین مسابقه،زبون دراز تری داشتی"

از درد به شونه ی کوک چنگ زد

-"سرورم..درد..."

ادامه ی حرفش با پیچونده شدن پای اسیب دیده ش به ناله ی بلند و دردناکی تبدیل شد..میدونست بهش اسیبی نمیزنه ولی برای تنبیه شدنش هم که بود کاری میکرد دردش بیاد

از درد چشم هاش خیس شدن..طعم خونی که از گاز گرفتن لب پایینش تو دهنش پیچید اخم هاشو بیشتر تو هم برد

-"بهت گفته بودم به دستور من می جنگی..به دستور من میکُشی...و تو چه غلطی کردی؟؟"

از گردنش گرفت و به تخت کوبیدش

-"فکر کردی داشتی چه غلطی میکردی گیشاا؟؟"

انگشتشو به دستی که گردنشو محکم گرفته بودن و راه نفسشو سَد میکردن رسوند و قطره اشکی از پلک چپش بیرون ریخت

-"میخواستم از تو محافظت کنم..."

-"من نیازی به محافظت تو ندارم!!"

تو صورتش داد زد و عقب کشید..موهاشو بهم ریخت و کنارش نشست

-"چند بار باید اینو بهتون بگم هاننن؟..حالا که یونگی هیونگ نیست تو شدی دایه ی عزیز تر از مادر؟سری بعدی که همچین غلطی بکنی قسم میخورم گردنتو بشکونم جیمین!"

-"تو منو نمیکشی..تو عاشق منی!"

رنگ تاریک و سرد نگاهش با دیدن چشم های براق از اشک جیمین تغییر کرد ولی زیاد بهش خیره نموند و عقب کشید

-"چون دوستت دارم دلیلی نداره بزارم هر کاری بکنی.."

-"من به خاطر تو هر کاری میکنم..."

-"جیمین!"

-"به خاطر تو هر کاری میکنم...به خاطر تو میکشم..به خاطر تو زندگی میکنم..به خاطر تو از جونم میگذرم...دیونگی من قابل اندازه گیری نیست"

𝐺𝑒𝑖𝑠𝒉𝑎 |✨| 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒎𝒊𝒏 *Where stories live. Discover now