J: های بیبی
T: آیش دوباره نه
J: -من خیلی دوست دارم -3
T: این احساست دو طرفه نیست
J: گفتی این حس دو طرفس؟
J: هی بیبی من میدونم تو میتونی جونگ کوکو ول کنی
T: اولا ما چت میکنیم حرف میزنیم
T: دوما فاک یو من هیچوقت جونگ کوکو ول نمیکنم
J: اووو چه جالب
J: خیلی کیوتی😻😻
T: خدایااا تو ثبات اخلاقی نداری!
(همون مودی-/- خواستم خوب ترجمه کنم)
J: چی؟ چرا؟
T: ヾ(^▽^*)/یه وقتایی همش
T: بعد یجوریه انگار (┛◉Д◉)┛彡┻━┻
T: بعد (✿ ❤‿❤) میشی
J: اوه بیبیم... تو خیلی فوق العاده ای
T: خفه!
T: گوک میشه قیافتو ببینم؟
J: نوپ
T: ولی تو که منو دیدی
J: اعتراف کن دوسم داری
T: دوست دارم
J: الکی میگی دوسم داری
T: نهه مننن اززز توووو متنفرممم
T: داری ازم سواستفاده میکنی T^T
T: بخاطر همینه که جونگ کوکو بیشتر دوس دارم
J: اوه ته این غیر ممکنه
چون من جونگ کوکم و خدایا
فنای لعنتی من تهشن
یادداشت مترجم: شرط آپ پارت ها +25 عه
YOU ARE READING
ᴍᴇʀᴄʜ |ᴋᴏᴏᴋᴠ
Fanfictionجونگ کوک یه خواننده سولو موفق با کلی طرفداره و کل زندگیش توی علایقش یعنی خوندن و رقصیدن خلاصه میشه. یه شب توی کافه اتفاقی یکی از همین طرفدارا ، یه پسر کیوت و خوشگل رو با سوییشرت خودش میبینه و تصمیم میگیره بهش شماره بده au/text/comedy ×من نیازی به نق...
