زین دست مرد رو توی دستش فشرد
"خواهش میکنم آقای؟
+پین هستم، لیام پین پدر آنه
_آقای پین، دختر شیرینی دارید!
دست خوش ابعاد و مرطوب مرد رو رها کرد و به آنه لبخند زد
زین دست مرد رو توی دستش فشرد
"خواهش میکنم آقای؟
+پین هستم، لیام پین پدر آنه
_آقای پین، دختر شیرینی دارید!
دست خوش ابعاد و مرطوب مرد رو رها کرد و به آنه لبخند زد
[Completed]
کیم تهیونگ و جئون جونگکوک ازدواج کردن...
اما اونا دو ساله که همدیگرو ندیدن...اونا فقط یکبار تو کل زندگیشون همو دیدن و اونم روز عروسیشون بوده ولی به همدیگه با دقت نگاه نکردن
جونگکوک اسم ش...