زین دست مرد رو توی دستش فشرد
"خواهش میکنم آقای؟
+پین هستم، لیام پین پدر آنه
_آقای پین، دختر شیرینی دارید!
دست خوش ابعاد و مرطوب مرد رو رها کرد و به آنه لبخند زد
زین دست مرد رو توی دستش فشرد
"خواهش میکنم آقای؟
+پین هستم، لیام پین پدر آنه
_آقای پین، دختر شیرینی دارید!
دست خوش ابعاد و مرطوب مرد رو رها کرد و به آنه لبخند زد
چقدر ساده بود...
فکر میکرد دوسش داره ولی...همش الکی بود
یعنی توی این چهار سال همش بازیچه دست اون دوتا شده بود؟
اینقدر بی ارزش بود؟
کاپل: ویمینکوک
ژانر: امگاورس_عاشقانه_تریسام_غمگین_هپیاند_آمپرگ؟
رو...