Moon Motor Cyclists[Full]

🔞Chapter 9-3: I Should Say Goodbye🔞

🔞چپتر 9 پارت 3:بهتره خداحافظی کنم

_______________🌛🚵🌜_______________

اولین کسی که عقب کشید سوهویی بود که خودش بوسه رو شروع کرده بود.

چند ثانیه تو سکوت خیره به چشمای هم بودن که کریس سکوت رو شکست:«این چی بود دیگه؟»

با این حرف کریس،سوهو تکخند آرومی زد و گفت:«فکر میکردم خودت بدونی .....بهش میگن بوس»

کریس بدون اینکه نگاهش رو از لبای صورتی رنگی که یکم پیش روی لبای خودش بودن بگیره،دستاش رو دور کمر سوهو حلقه کرد و با قفل کردن بدن کوچکش بین بازوهای خودش گفت:«میدونم چی بود ولی درک نمیکنم برای چی بود»

سوهو دوباره لبخندی زد و باز هم،ضربان قلب کریس با دیدن لبخند وسوسه انگیزش بالاتر رفت.نمی دونست اثر الکلی بود که مستش کرده بود یا هورمونایی که عطر بدن سوهو رو اغوا کننده تر از اون چه که بود میکردن.شاید هم تاثیر قلب عاشقش بود که تو گوشش فریاد میزد"تصاحبش کن...همین حالا انجامش بده!!"

هر کدوم که بود باعث شد تا کریس کمر باریک و خوش فرم سوهو رو محکمتر در آغوش بگیره.

با شنیدن صدای سوهو افکارش رو نصفه و نیمه رها کرد:«دوست داشتم.دوست داشتم بوست کنم و انجامش دادم.الانم دلم میخواد با هم بخوابیم»

کریس به سختی بزاقش رو قورت داد و به چشمای سرکش و جدی سوهو خیره شد.نمیتونست تو لحنش کوچیکترین اثری از شوخی و شیطنت پیدا کنه.به هر حال نباید هم از کسی که تازه کابوس دیده انتظار شوخی داشته باشه.

حس میکرد دمای اتاق چند درجه بالاتر رفته و نفس کشیدن براش سخت شده.نگاهش رو به پنجره دوخت و با دیدن پنجره باز،چشماش رو محکم بست.دروغ چرا....خیلی خوب دلیل این کشش و گرما رو میدونست و دلش میخواست همین حالا بدن پسر کوچیکترو روی تخت بکوبه و بعد از دریدن لباس هایی که تن سفید و زیباش رو پوشونده بودن سانت به سانت تن سفیدش رو با بوسه های خودش رنگی کنه و تصاحبش کنه.یه حس خشن و خودخواهی تموم وجودش رو گرفته بود و نمیذاشت درست فکر کنه.فکر کردن راجع به دلیل این درخواست یدفعه ای!!

سوهو با دیدن سکوت کریس و همچنین چشمای خمارش،لبخند محوی زد و دستاش رو دور گردن کریس حلقه کرد.نگاهش رو بالاتر آورد و درست وقتی هر دو جفت چشم به هم خیره شدن،کریس بالاخره از خلسه بیرون اومد و گفت:«چرا؟»

یک کلمه بود!!

اما شامل تموم سوالای کریس بود.

چرا اینطور نزدیکش شده بود و نفسش رو بند میورد؟؟

چرا لبهاش رو بوسیده بود؟

چرا میخواست درست بعد از دیدن اون کابوس با کریس بخوابه؟