Part(14)

39 15 15
                                    

(فصل دومonly you)🥀

وارد عمارت بزرگ دیلن شدم
یه مردبه طرفم اومدم وبازرسی بدنیم کرد اسلحه ای که به همراه داشتموبرداشت

مرد:همینجاوایستا تابرم ارباب روازاومدنت خبردارکنم

ورفت
پوزخندی زدم....ارباب؟!!....پس دیلن واسه خودش یه قلمرو ساخته
شروع کردم به قدم زدن معلوم نیست کی دیلن بیاد ازبس اینجابزرگه یکساعت طول میکشه تادیلن وخبرکنه

دیلن:به به....ببین کی اینجاست.....رفیق قدیمی

برگشتم سمتش داشت میومد طرفم اخمی کردم
وقتی بهم رسید دستشواوردجلوباجدیت تمام دستموتودستش گذاشتم

_ما رفیق نبودیم.....فقط هم اتاقی بودیم

دیلن:بگذریم...بیابشین

_لیلی کجاست؟

خونسرد گفت:ازبس کتک خورده بعیدبدونم خوب باشه

هول کرده گفتم:باهاش چیکارکردی؟....دیلن اون بی گناهه..ـجیسون ومیشناسی بخوادبه هدفش برسه همه روقربانی میکنه همه روهدف قرارمیده یادت که نرفته

دیلن :نه یادم نرفته استایلز

لبه تیشرتشو ازرو شونش دادپایین رداون سوختگی که روبدنش هک شده بود هنوز بود این نشون میداد که مالک ما جیسونه

دیلن:اینویادته؟یادمه واسه تونزد....هنوزهم نزده؟!

منم لبه تیشرتمودادم پایین وقتی جای سوختگی رودید تعجب کرد

_تورفتی وراحت شدی دیلن

تونگاش یه چیزی رواحساس کردم ولی نفهمیدم اون چیه

_لیلی کجاست....اگه کاری کردی باهاش بگو...زندست؟

دیلن:اره هنوز زندست....ولی نمیزارم زنده ازاین دربره بیرون

_میخوای منوبکشی بکش ولی لیلی رو نه اون مادربچمه اونوبکشی دخترم دیگه کسیونداره

دیلن:توپدر بچشی؟...اخه چطوری؟

_داستانش طولانیه....لیلی روبهم نشون بده

دیلن:دنبالم بیا

پشت سرش حرکت کردم
بایدهرجورشده لیلی رو ازاینجا میبردم

دیلن وارد یه اتاق شد که یه دخترغرق خون وسط تخت افتاده بود
بافهمیدن اینکه اون دختر لیلیه دوییدم سمتش‌ خودمو انداختم روتخت بغلش کردم ونبضشو گرفتم

_لعنتی باهاش چیکارکردی؟!

نگران گفت:زندست؟....تاهمین چندساعت پیش بهوش بود

_نبضش کندمیزنه....خون زیادی ازدست داده....اینجوری که زدیش حتما چندجاش شکسته...اعلائم حیاتیش خوب نیس.....بایدبره بیمارستان

The Pain (Only You season2)Where stories live. Discover now