part(11)

74 17 6
                                    

(فصل دومonly you)🥀

جیسون:هری هم باهات میاد

_کجابایدبرم؟

جیسون:سیاتل

ازکنارم ردشدورفت
این چش بود چرادیگه بهم پوزخندنمیزد؟چرا باحرفاش اذیتم نمیکرد؟
فقط ازاول تااخرکه داشت باهام حرف میزداخم داشت
شونه ای بالاانداختم ورفتم تواتاقم تاوسایلموجمع کنم...
رفتم سمت کمدی که تواتاقم بود داخلشونگاه کردم چشمام گردشداین همه لباس...دستی روی پیراهنی که رنگ جیغی داشت کشیدم

اروم زمزمه کردم:لباس پوشیده اینجاپیدانمیشه؟

کارا:بایدبگم نه

برگشتم که باکارا روبه روشدم دست به سینه به چارچوب درتکیه داده بود

_کی اومدی اینجا؟

اومدسمتم اروم گفت:خیلی وقت نیست...جیسون گفت باید لباسایه بازبپوشی تا اون فرد وتحریک کنی

_اون فرد کی هست؟

کارا:دیلن اوبراین

ابروهاموانداختم بالا

_کی هست؟

کارا:یکی ازثروتمندترین ادماست که به جیسون خیانت کرد....وخب جیسون جواب خیانت وقطعا میده

_من هیچی ازاون ادم نمیدونم....بعدشم چرا بایدجواب خیانت دیلن ومن بدم؟خوده جیسون فلجه؟

کارا:توهیچی ازجیسون نمیدونی

_ممنون میشم بیشتربگی تابدونم

کارا:وقتی اینکار روانجام دادی همه چیوبرات تعریف میکنم قول میدم

_مگه چی هست که میخوای تعریف کنی؟

تاخواست چیزی بگه دراتاق بازشدوجیسون واردشدپشت سرش هری چهره هردوشون خنثی بود

جیسون:اماده ای؟

_امممممم میگم چیزه....

نمیدونستم چجوری بگم
کارا ازم فاصله گرفت ورفت طرف هری دستشودوربازوی هری حلقه کردوگفت:کجابودی عزیزم؟

عزیزم وجوری گفت که حالت تهوع گرفتم

جیسون:لیلی مشکلی داری؟

سعی کردم به کاراوهری که داشتن پچ پچ میکردن توجه نکنم یه نفس عمیق کشیدم وگفتم:لباسایه پوشیده تری ندارین؟اخه خیلی بازه

جیسون خنده ای کردنمیدونم حرفم چیش خنده داربود

جیسون:اون لباسا لازمت میشه

مشکوک گفتم:چطور؟

کارا:چون شایدمجبورشی باهاش بخوابی

خشکم زد
هری وجیسون چپ چپ نگاش کردن

کارا:چیه حقیقت وگفتم

به خودم اومدم اخم کردم

_من اینکاررونمیکنم...هیچوقت...هرگز.....منوبکشی....همچین غلطی نمیکنم

The Pain (Only You season2)Onde histórias criam vida. Descubra agora