⚠️ اسپویل فصل اول...
سلام بچهها، این فصل دوم نیکتوفیل هستش. من دیدم بخاطر خوب نبودن اوایل فصل اول فصل دوم که کلی روش کار کردم داره بدجور نادیده گرفته میشه. بخاطر همین تصمیم گرفتم از هم جداشون کنم.
اگه فصل اول رو نخوندید نگران نباشید چون چیزی رو از دست ندادید.
خلاصه فصل اول: جف پین طی یه تصمیم مرموز و ناگهانی تصمیم گرفت که به هند مهاجرت کنه. همچی خوب بود تا وقتی که بیماری لیام(اسکیزوفرنی) علائم خودش رو نشون داد.
جف که بدون هیچ توضیحی به هند رفته بود یه رستوران زد و زین به عنوان کمک سرآشپز توی اون رستوران مشغول به کار شد.
لیام طی برخورد هایی با زین، ازش خوشش میاد در صورتی که زین گی* نبود!
اما مغز لیام قدرت تصمیم گیری درست رو از دست داده...لیام کمکم توهمات خیلی وحشتناک و شدیدی میزنه که باعث میشه مرض باریک میون حقیقت و خیال رو گم کنه.تو خیالش زینو میبوسه و اونا هر شب تو پشت بوم راجع به روزی که داشتن حرف میزنن.
خالهی لی روانشناسه و بیماریش رو تشخیص میده، اما لیام به هیچ وجه حاضر نیست بستری بشه.
توی همین هیاهو لیام با پسری به اسم جاشوا که شباهت زیادی به زین داره آشنا میشه، بعد از یه مدت لیام و جاشوا شروع میکنن به قرار گذاشتن.
از طرف دیگه، پدر زین که همه فکر میکردند مرده، زندست!
این توهمات کم کم بقدری پیشرفت میکنن که مجبور میشن لیام رو بستری کنن
خلاصه: لیام بخاطر بیماریش بستری میشه اما طی اشتباه دکتر توی تشخیص علائم بیماری اونو مرخص میکنن، توی بیمارستان روانی مشکلاتی پیش میاد که لیام این مشکلات رو از چشم زین و خانوادهاش میدونه... میخواد بیخیال بشه اما لیام(لیام) سرزنشش میکنه. لیام خونه رو آتیش میزنه و تمام اعضای خانواده میمیرن طبق قوانین لیام رو بخاطر نداشتن سلامت روانی کامل اعدام نمیکنن اما میفرستنش آسایشگاه روانی لیام از اونجا با کمک به آشنا فرار میکنه. خلاصه فصل اول...لطفاً به نیکتوفیل فرصت بدین، اگه چپتر اول کتاب اول راضی کننده نبوده، به این دلیل نیست که تمام داستان مضخرفه💜
یکی از دلایلی که نیکتوفیل رو فصلاشو دارم از هم جدا میکنم بخاطر همینه...فصل دوم که خیلی قویه از همه نظر داره قربانی اشتباهات نگارشی من تو فصل اول میشه ಥ‿ಥ
بریم کست:
YOU ARE READING
Nyctophile"2"
Fanfiction[متوقف شده.] و قسم به نیمهای از شب که اهریمن درون من تنها درمیان آغوش تو تبدیل به قدیسهای پاک میشد... •Dark •Liam top ⚠️این داستان شامل محتوای دلخراش میباشد، و صحنه های باز شکنجه است. - این داستان BDSM نیست! Cover by: rain.bow_grl