part 2(vk)

741 46 1
                                    

هق هقای ریزشو شروع کرد.
و تهیونگ با بهت بهش خیره شد.

با بلند شدن صدای در هردو نگاهشون رو از هم‌ گرفتن.

-فرمانده؟یکی اومده میگه با جئون جونگکوک کار داره.

امگا تهیونگ و پس زد و بعد از مرتب کردن لباسش‌‌ در رو باز کرد.

-اوه ، هِنری. خوشحالم که میبینمت.مشکلی پیش اومده؟

هنری با دیدن جونگکوک لبخندی زد.بعد از صاف کردن‌ گلوش به حرف اومد.

"جونگکوکا،‌ راستش نیومن از من خواست که بیام دنبالت.."

تُن صداشو پایین آورد

"مطمئن نیستم که درست شنیده باشم ؛ اما فکر میکنم میخاد مارکت کنه..
تصمیم با خودته. میتونی بیای ، میتونی نیای.
بهم خبر بده"

جونگکوک به سر تکون دادن اکتفا کرد..
نیومن؟..

____________________

هنوز توی اتاق جئون بود. اجازه ی رفتن نداشت!
تهیونگ در حالی که شقیقه هاشو ماساژ میداد داخل شد و بی توجه به جونگکوک مشغول شد.

+تا کی قراره اینجا باشم ؟

تهیونگ جرعه ای از ماگش خورد.

-هوم؟

جونگکوک ورقه هارو از دست تهیونگ کشید و با قیافه ی پوکر بهش نگاه کرد.

+میگم کی قراره بزارین برم؟

تهیونگ انگشتاشو بهم قفل کرد و رو میز گذاشتشون.

-کجا میخای بری دال؟ کی دیگه راهت میده؟

جونگکوک تکخندی زد

+و چرا فکر میکنی اون 'کی' فقط تو پک توئه؟برمیگردم پیش نیومن.

-مطمئنی بهت تجاوز کرده‌ امگا؟

پسر کوچیکتر با حرص بهش خیره شد.

+خفه شو ، به تو ربطی نداره.

آلفا نیشخندی زد. از جاش بلند شد و پشت کوک ایستاد.دستشو تو موهای پسر برد و اون و کشید.

-کی میخای یاد بگیری با آلفات درست صحبت کنی لیتل بانی؟میخای بری که هیومن مارکت کنه؟ درسته که برام اهمیت ای نداری.اما بیبی من میتونم تورو برای خودم نگه دارم!و میدونی که میتونم، نظرت چیه باهام راه بیای؟

امگا که تا اون لحظه سست شده بود دست تهیونگ رو کنار زد.

+و..ولم کن

آلفا حالا جلوش ایستاده بود. چونه ی ته تو دستش گرفته بود و دست دیگش تو جیب شلوارش بود.

-نمیدونم چرا همون اول اینکارو نکردم..
تو از اول انقدر خوشگل بودی عزیزم؟

چرا اون آلفای لاشی باید کراش بچگیش ، جفتی که ولش کرده ،و اونی که میخاد ازش سوء استفاده کنه باشه؟
اما جونگکوک امگایی نبود که کم بیاره. نیشخندی زد.

Black berryWhere stories live. Discover now