40

2.1K 126 1
                                    

بعد از اینکه تهیونگ آروم شد کوک نفس راحتی کشید ، موهای امگاش رو بوسید

تهیونگ هم چنان همون طور تو بغل کوک بود ، کوک امگاش رو به خودش فشرد و ترجیح داد فعلا از جاش بلند نشه

عوضش کاملا به پشتی مبل تکیه داد و تهیونگ رو هم به خودش تکیه داد

به بقیه نگاهی انداخت که دید مشغول حرف زدنن، به سمت امگاش برگشت

با دستاش صورت امگاش رو قاب گرفت ، از پیشونی تهیونگ تا چونه اش رو بوسید

هر سانت از صورت امگاش رو آروم و نرم می بوسید و چند ثانیه لباش رو همون جا نگه می‌داشت

در آخر بعد از بوسیدن چونش از لباش یه بوسه اروم که چند لحظه بیشتر طول نکشید گرفت

صورت امگاش رو رو ول کرد و این بار بوسه ای روی سیبک گلوش گذاشت

ته: کوک بسه

کوک: چرا عزیزم دوست نداری بوست کنم

ته: الان نه کوکو هیونگا اینجان

کوک: اما تو چی ؟

ته: من راحتم دردم آروم گرفت

کوک: باشه عزیزم

از روی لباس چندتا بوسه روی شکم تهیونگ گذاشت ، پالتوش رو که از هولش هنوز در نیاورده بود در آورد و روی دسته مبل انداخت

امگاش رو بین بازو هاش گرفت ، سرش رو داخل موهای تهیونگ فرو برد و عطرش رو بو کشید

دیگه تهیونگ فقط و فقط ماله خودش بود ، اما این وسط مونده بود چطور به تهیونگ بگه که بومگیو مرده

یعنی تهیونگ ناراحت میشد ؟ نمی دونست پس ترجیح داد تنها بشن بعد درباره اش حرف بزنن

جین: شام آمادس

جین رو به بقیه داد زد ، امشب به درخواست تهیونگ جین آشپزی کرده بود ، تهیونگ بد جوری هوس پست پخت جین رو کرده بود

همه به سمت میز رفتن و کوک هم به تهیونگ کمک کرد تا بره سر میز ، سر میز کوک صندلی رو برای تهیونگ کنار کشید و تهیونگ هم تشکری کرد و نشست

اما کوک بخاطر خم شدن زخمش درد گرفته بود بخاطر همین اخم خیلی محوی روی پیشونیش جا خوش کرد

وقتی از حالت خمیده در اومد درد زخمش بیشتر شد اما فکش رو منقبض کرد تا صداش در نیاد

خودش هم روی صندلی کنار تهیونگ نشست و نفس لروزنش رو آروم داد بیرون

تهیونگ با چشمای براقش به میز نگاه می کرد ، هر چیزی که دوست داشت و هیونگش درست کرده بود

کوک از حالت  امگاش خندش گرفت ، همه شروع به غذا کشیدن و خوردن کردن

کوک از هر چیزی برای امگاش توی بشقاب ریخت ، چنگال رو توی دوکبوکی زد و بعد از فوت کردنش جلوی دهن تهیونگ گرفت

THAT IS MY OMEGA [Kookv]Where stories live. Discover now