صدای «اوووو» و «آااااا» از جمعیت مشتاق دور میز بلند میشه و تهیونگ سوژه چشمکها، ماچ و بوسههای پروازی چندشآور و لوس میشه.
بیاختیار فریاد میزنه:« نه! فقط گفتم کافیه، اون حداقل سه بطری کامل رو خورده، به نظرتون این خطرناک نیست؟»جونگکوک توی حالتی بین مستی و هوشیاری، درحالی که چشمهاش به سمت بالا متمایز شدن میگه:« ظرفیـ.. ظرفیت من خیلی خوبه، پسـ..پس... پس خطری نداره.»
حرفهای جونگکوک قابل اعتماد نیستن، این صحنه شبیه به مجرمیه که هنوز وسیلهای که باهاش قتل انجام داده، توی دستاش قرارداره و در همون حین، ادعای بیگناهی داره.یوهان:« آره هیونگ.» سریع دست به کار میشه و قبل از اینکه کسی جلوش رو بگیره، یه شات دیگه پر و به سمت جونگکوک میگیره:« تو از پسش برمیای.»
سونوو چاپستیک رو طوری که انگار یک شیهٔ خطرناکه، به سمت کیم میگیره و تحدیدش میکنه:« اینقدر ضد حال نباش! همگی زود باشید! بیاید یه دور دیگه هم بازی کنیم.»
تهیونگ با ناراحتی غر میزنه و شکست خورده، خودش رو عقب میکشه. درحالی که میدونه قرار از این تصمیم پشیمون بشه.
-
قسمت بالای پای تهیونگ همونطور که سعی میکنه تعادلش رو حفظ کنه، با پای دیگهاش به در لگد میزنه و بازش میکنه.
درحالی که جونگکوک رو دنبال خودش میکشه، وارد اتاق میشه و دنبال کلید چراغ برق میگرده.جئون هم هیچ توجهی به موقعی که توش داره، نمیکنه و تمام وزنش رو روی پسر بزرگتر انداخته.
جونگکوک با مستی زمزمه میکنه:« برای مشتق گیری dx رو روی dy میذاریم. اوممممم... شاید.» سرش رو مثل یک کش پلاستیکی به چپ و راست میچرخونه:« باید dy روی dx قرار بدیم؟ هییی.. تهیونگ هیونگ، برای تو باید dt باشه چون اسمت با t شروع میشه، برای من هم باید dj باشه، یک لحظه! اوه مای گاد، دیجی؟ فهمیدی؟ werk it..werk it bom bom.» و همزمان دستش رو طوری توی هوا میچرخونه انگار یه ترن تیبل رو حرکت میده.تهیونگ با حرص اون رو، روی تخت میاندازه:« خدای من! چرا؟» نفس عمیق میکشه:« من چیکار کردم که لایق همچین چیزیام؟»
حدود یک ساعت قبل، شام تموم میشه.
همه به نصیحت تهیونگ پی میبرن که جونگکوک به شدت بد مسته، مخصوصا زمانی که یک پیرزن رو از شدت توهم یک دختر زیبا میبینه و میخواست بهش شماره بده.کیم بیشتر از هرکسی با این حالات پسر آشناست و همه به این پی میبرن که جونگکوک مست، به شکل غیر قابل باور و انکاری، صد در صد آدم رو مخی تبدیل میشه.
اکیپ تصمیم میگیرن، تنها کاری که میتونستن انجام بدن و یکنفر به شدت فداکار پیدا کنن تا جونگکوک رو تا خونهاش همراهی کنه.
تنها راهی که میتونست به پیدا کردن این آدم منجرب بشه: رای گیری همگانی و تصمیم گیری دموکراتیک.
YOU ARE READING
«𝐊𝐨𝐦𝐨𝐫𝐞𝐛𝐢|باریکهایازنور✔︎»
Fanfiction[ اتمام یافته⛔] 𝐅𝐢𝐜 𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐊𝐨𝐦𝐨𝐫𝐞𝐛𝐢 𝐆𝐞𝐧𝐞𝐫: 𝐑𝐨𝐦𝐞𝐧𝐜𝐞, 𝐩.𝐥 𝐥𝐢𝐟𝐞, 𝐬𝐦𝐮𝐭🔞 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯🧑🤝🧑 𝐔𝐩𝐓𝐢𝐦𝐞:_ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: _𝐑𝐞𝐝𝐐𝐮𝐞𝐞𝐧⚜️