part 8

141 20 0
                                    

سرش رو کج کرد و اون دست های لاغر رو در حالی که دیکش رو لمس می کردن تصور کرد. لعنت!
چنین تصوری بدجوری تحریکش کرده بود. نمی تونست تحمل کنه. به یکباره بلند و باعث شوکه شدن بقیه شد.
جونگین سریع گفت:
-هی چان! کدوم گوری داری میری؟ همین الان می خوای ولمون کنی!؟
به سادگی نیشخندی زد و با پوزخند جواب داد.
-من همین الانش هم هدفم رو برای بفاک دادن پیدا کردم.
***
نمی دونستم دارم چه غلطی می کنم. خودم در حالیکه با این مرده بودم پیدا کردم.
لب هامون رو کاملا بهم زده بودیم. زبونش روی لب هام کشیده می شد و میخواست راهی برای رفتن توی دهنم پیدا کنه.
مشتاقانه دهنم رو باز کردم و اون به سرعت زبونش رو وارد و جستجو دهنم رو شروع کرد.
بزاق هامون باهم ترکیب میشدن و دست هام به ارومی برای محکم کردن بوسمون پایین اومدن. کاملا مست بودم.
خیلی اغوا کننده بود.
می تونست ناله های عمیقی که توی اتاق اکو می شد رو بشنوه. هیچ ایده ای از اینکه کجاست نداشت. حتی نمی دونست کسی که داره توسطش بوسیده میشه پارک چانیوله.
چانیول اهی کشید و به بکهیون کمک کرد تا از پله ها بالا بیاد. بکهیون سکندری خورد چرا که داشت بدون شکستن بوسشون قدم بر میداشت.
چون صورتش چانیول رو میدید نمی تونست راه پله رو ببینه.
وقتی چانیول متوجه شد پله اخره، بکهیون رو بلند کرد و با هل دادن در وارد اتاقش شد.
بکهیون به یکباره روی تخت پر شد.  بلند شد و دوباره سر چانیول رو برای یه بوسه عمیق دیگه گرفت و از سمتی تیشرتش رو گند.
چانیول به ارومی کنار رفت و زبون تشنه بکهیون رو گرفت.
بلند شد و لباسش رو کلا دراورد. بعد از اون دوباره لب هاشون همدیگه رو جویا شدن. پولوشرت بکهیون رو کند و صدای بد دکمه های باز نشده شنیده شد.
چانیول به ارومی زبونش رو تا روی گردن شیری بکهیون کشید. می مکید و محکم زبونش رو می چرخوند به حدی که ردی از بوسه هاش به جا میذاشت.
به محض اینکه چان نوک سینه بک رو مکید ناله هاش شروع شد.
-عاهههه
زبون چان ارومی راهشون رو به سمت نوک سختش پیدا کردن
بین بوسه اشون، دست چانیول پایید اومد و دیک سخت بکهیون رو لمس کرد.  باعث شد تا دوباره ناله کنه.
به سرعت کمربند شلوارش بکهیون رو باز کرد و به همراه باکسرش روی زمین انداخت.
بکهیون به خاطر اینکه کاملا زیر چانیول لخت بود احساس سرما می کرد.
نگاهی به چانیول انداخت و تنها چیزی که دید شهوت بود. چشم های عصبانی پر از شهوت.
به یکباره چان رو مجبور به زانو زدن کرد و کمربندش رو باز کرد. چانیول داشت اشفته میشد.
بک شلوار و باکسر چانیول رو دراورد و دیک بزرگ و درازش رو درحالی که به صورتش برخورد میکرد مشخص شد.
چانیول نیشخند زد.
-من یکم بزرگم. کنترل سکس با توعه.
بکهیون لبخندی زد و زبونش رو مثل یه هرزه کوفتی بیرون اورد.
چانیول هیسی کرد و با دیدن صحنه ای که روبروش بود لعنتی فرستاد. چطور می تونست اینقدر جذاب باشه؟
وقتی بکهیون پری کامش رو لیسید سرش به عقب پرتاب شد.
چان از شدت لذت فحش داد. همینطور که بکهیون دیکش رو میخورد به ملافه چنگ زد.
به نفس نفس افتاده بود. سمت بکهیون برگشت تا صورتش رو ببینه. همراه با دیکش که توی دهنش بود بدجوری هات به نظر می اومد.
-فاک، ارهه عزیزم.
بکهیون سرش رو عقب جلو می کرد و صدای ناله های چانیول رو در میاورد.
موهای بکهیون رو گرفت و هاپو کوچولو رو راهنمایی کرد که چجوری توی دهنش جا بده و همینطور فشارش داد.
-ممممممم
ناله بکهیون در حالی که چان دیکش رو توی دهنش فشار داده و نگهش داشته بود.
-لعنت لعنت
به محض اینکه احساس کرد چیزی قراره اتفاق بیوفته شروع به فحش دادن کرد.
به خوبی اگاه بود که داره به بهشت نزدیک میشه.
بکهیون به کارش سرعت داد. احساس خیلی خوبی داشت به حدی که می تونست براش جون بده.

-عاههه بک، من نزدیکم
کمی بعد. مایع ضخیم سفیدی توی دهن بکهیون پاشیده شد.
-مسیح! ننننیندینذبن
بکهیون کل محتوا رو توی سینه چان تف کرد.
چان بلندش کرد و اون روی تخت گذاشت. بکهیون می لرزید. چان کنارش دراز کشید تا دوباره بوسه رو شروع کنه که متوجه شد هیچ لوبی اون اطرف نیست.
-فاک
چان این روگفت چونکه اصلا دلش نمی خواست مودشون رو خراب کنه.
-ایرادی نداره عزیزم. منو خشک خشک بکن... بهت نیاز دارم.
بک تقریبا داشت التماس می کرد.
جدا از هوسش برای کردن بک به هیچ عنوان دلش نمی خواست به بک اسیب بزنه. لوب نداشت چرا که نمی دونست قراره با یکی غیر از دخترا وارد رابطه بشه!
همینطور داشت فکر می کرد تا اینکه ایده ای به نظرش رسید.
-در عوض انگشتم رو ساک بزن.
بکهیون خوشحال انگشت وسطش رو لیس زد.
به ارومی با سوراخ بکهیون بازی کرد.
-لعنت! فقط بکنش توم.
بکهیون نا اروم بود.

Paint Me Darker Where stories live. Discover now