شوگا: خب؟ چرا گفتی بیام اینجا؟
کیم: میخواستمـ..
شوگا: اول میکروفونتو بزار کنار و دوربین لعنتیتو
خاموش کن، وگرنه همین الان میرم بیرون.
کیم: باشه...هیچوقت عوض نمیشی اقای مین..
*بعد از اینکه میکروفون و دوربین رو خاموش و
جمع کرد رو به شوگا کرد.*
شوگا: خب؟
کیم: میخواستم یه مصاحبه هماهنگ کـ..
شوگا: نه
کیم: اما...چرا؟
شوگا: اخرین باری که گذاشتم باهام مصاحبه کنی یه
رسوایی بزرگ پیش اومد..
کیم: نه نه نه نه..ایندفعه فرق داره...این مصاحبه
پیشنهاد طرفداراس
شوگا: طرفدارا؟
کیم: بعد از اون دوتا فیلم با جی؛ هشتگتون در طول
یک هفته به سه میلیون هم رسید، طرفدارایی که شما
دوتا رو شیپ میکردن چندبرابر شده.. خیلی ها
پیشنهاد یه مصاحبهی دونفره از شما دوتا رو دادن
وـ..
شوگا: هوسوک قبول نمیکنه..
کیم: اوه...ما قرار نیست بهشون بگیم شما هم
هستین.. ایشون قراره فکر کنن این یک مصاحبهی
انفرادیه..
شوگا: بازم قبول نمیکنه..
کیم: ما با کمپانی صحبت کردیم.. اونا قبول کردن..
شوگا: خب معلومه..هرچی که ما معروف تر بشیم
بیشتر به نفع کمپانیه..
کیم: البته این برای جی استثناعه..اون همه‌ی سعیشو
میکنه که بنده‌ی کمپانی نباشه. برای همینه که عین
شما یه پنت هوس بزرگ و چندتا ماشین مدل بالا
نداره..
*اخم کرد و نگاه ترسناکی به کیم انداخت.*
شوگا: منظورت چیه؟
کیم: ه-هیچی..منظوری نداشتم..همینطوری گفتم..
*بلند شد و وسایلشو جمع کرد.*
کیم: من دیگه میرم.. زمان مصاحبه رو باهاتون
هماهنگ میکنم..
.
.
*هوسوک از خونه اومد بیرون که ماشین آشنایی
جلوی پاش ترمز زد و شیشه رو داد پایین.*
*هوسوک اخم کرد.*
هوسوک: چی میخوای؟
شوگا: سوار شو
*هوسوک به جهت مخالف ماشین شروع به راه
رفتن کرد. شوگا با دنده عقب کنار هوسوک حرکت
کرد.*
شوگا: مگه نمیخوای بری کمپانی؟ منم میخوام برم
همونجا...میرسونمت.
هوسوک: نمیخوام.
*هوسوک سرعت راه رفتنش رو بیشتر کرد.*
شوگا: تا وقتی سوار نشی همینجوری دنبالت
میکنم..اگه یکی بشناستمون چی؟ حتما فکر میکنن
اومدم دنبالت که ببرمت سر قرار..
*هوسوک تا اینو شنید ایستاد، ماشین رو دور زد،
وارد شد و روی صندلی نشست.*
هوسوک: شیشه‌ت رو بده بالا..
*شوگا لبخندی زد و راه افتاد.*
شوگا: کمپانی باهات چیکار داره؟
هوسوک: از کجا میدونستی میخوام برم کمپانی؟
شوگا: جونگکوک گفت.. باهاش یه کاری داشتم،
گفت میخواد تو ساختمون با تو ملاقات کنه منم
میتونم همونجا ببینمش..
هوسوک: اها..
شوگا: خب؟ واسه چی داری میری اونجا؟هوسوک:...آقای لی باهام کار داره..
شوگا: لی؟ همون عوضی‌ای که همش بخاطر پول
اذیتت میکنه؟
هوسوک: آره...به تو چه ربطی داره؟ راهتو برو..
*شوگا همونطور که با یک دستش فرمونو گرفته
بود، دست دیگش رو گذاشت روی رون هوسوک.*
هوسوک: چه غلطی داری میکنی؟!!
*شوگا دستشو برداشت.*
شوگا: ببخشید...اخه به اینکار عادت دارم...یادت
نمیاد؟ وقتایی که تو ماشین میشستیم خودت دستمو
میگرفتی و میذاشتیـ..
هوسوک: راهتو برو..
*شوگا پوزخند زد*
STAI LEGGENDO
my favorite porn star ( Yoonseok )
Fanfictionبا اسمی که کارگردان گفت تنش لرزید.. + من باید با شوگا پورن بازی کنم؟ 「 هوسوک پسری که تو بچگی یتیم شده بود و توی پرورشگاه بزرگ شده بود،اتفاقی توی کافه‌ی محبوبش پورن استار مورد علاقشو ملاقات میکنه.اگه میدونست این ملاقات زندگیشو کاملا تغییر میده،بازم ب...
