Part 26

83 9 1
                                    

شوگا: خدافظ..
*گونشو بوسید.*
*هوسوک کمربند و در ماشین رو باز کرد ولی
بیرون نرفت، مکث کرد.*
هوسوک: من...من...بابت امشب معذرت میخوام..
شوگا: برای چی؟ کار بدی انجام دادی؟
هوسوک: فقط...اگه میشه...به کسی در این مورد
نگو..
شوگا: باشه..
*بدون خداحافظی از ماشین خارج شد.*
.
.
جین: خب؟
شوگا: چی؟
جین: اگه این وقت شب پاشدی اومدی اینجا حتما یه
دلیلی داره.
شوگا: اومدم با رفیقم مست کنم و بازی کنم..مشکلی
داره؟
جین: مطمئنی چیزی نمیخوای بگی؟
*چشماش رو نازک کرد و با پوزخند به شوگا زل
زد.*
جین: امشب با اون پسره قرار نداشتی؟
شوگا: اره
جین: خب؟؟
شوگا: من... *سرشو انداخت پایین.* من بهش قول
دادم به کسی چیزی نگم..
جین: پس باهاش خوابیدی. *با هیجان گفت.*
شوگا: چی؟؟؟ نه..معلومه که نه!! ما فقط...فقط
همدیگه رو بوسیدیم..
جین: واقعا؟ فقط همین؟؟
شوگا: اره. حالا خفه شو.
.
.
هوسوک: میتونم یه سوالی ازت بپرسم؟
شوگا: بگو..
هوسوک: چرا....هیچی ولش کن..
شوگا: چرا؟ بگو..
هوسوک: فکر کنم درست نباشه اگه بپرسمش..
شوگا: مشکلی نداره..
هوسوک: چطوری......چطوری تصمیم گرفتی بیای
تو صنعت پورن؟
شوگا:....
*اخم کرد و سرشو انداخت پایین.*
هوسوک: گفتم که درست نیست بپرسمش....معذرت
میخوام..من فقطـ..
شوگا: مشکلی نیست....راستش... بخاطر یه شخص خاص بود... سال اول دبیرستانم بود..
هوسوک: شخص خاص؟
شوگا: سال اول دبیرستانم بود که روی یکی از سال
اخریا کراش زدم...توی یه اکیپ با بچه های خلاف
مدرسمون بودم...ازونایی که هرشب مهمونی دارن
و.. یه بار که باهاشون رفتم مهمونی و مست
کردم...اونم اونجا بود... مست کردیم و باهم
خوابیدیم.. بعدش فهمیدم که اون پورن استار بود و
حق نداشت با غریبه ها بخوابه... بعد از کلی اصرار
مجبور شدم یبار دیگه باهاش سکس کنم و فیلمشو
ضبط کنیم..
هوسوک: بعدش رفتی تو اون کار؟ عا...ببخشید..
شوگا: دو هفته بعد از اون اتفاق...اون فارغ تحصیل
شد و دیگه ندیدمش.....بعد از دو سال توی جشن
فارغ تحصیلیمون....دیدمش...باهمدیگه حرف زدیم
و....وقتی فهمیدم بخاطر پورن بازی کردن چقدر خوب شده..ازش خواستم منو ببره کمپانیش.. جوون بودم و خام...همه‌ی فکر و ذکرم جزئی بود..
هوسوک:...اوه....الان...الان از تصمیمی که اونموقع گرفتی راضی‌ای؟
شوگا: نمیدونم...گاهی اوقات پشیمون میشم...ولی
الان... درحال حاضر پشیمون نیستم..چون اگه وارد
این صنعت نمیشدم هیچوقت باهات آشنا نمیشدم..
.
_________________________________________
میخواستم پارت مصاحبه‌ای که قراره از هوسوک و یونگی بشه رو بنویسم..
با خودم گفتم اگر شما هم سوالی جیزی دارید، با اون جوابشو بدم..
اگر سوالی دارید، بنویسید.

Du hast das Ende der veröffentlichten Teile erreicht.

⏰ Letzte Aktualisierung: Jan 06 ⏰

Füge diese Geschichte zu deiner Bibliothek hinzu, um über neue Kapitel informiert zu werden!

my favorite porn star ( Yoonseok )Wo Geschichten leben. Entdecke jetzt