part 11

96 19 1
                                    

با یادآوری خاطرات اون روز لبخند تلخی روی لبم ظاهر شد و به چشمای رنگ شبش خیره شدم
-منکه گفتم کمکت میکنم نمیخوای دیگه دستامو باز کنی؟
+بازشون میکنم
انگشتای کشیدشو به دستام نزدیک تر کرد و بعد از چندین دقیقه ی کوتاه از بند رها شدم
اروم رد سرخ رنگ روی مچ دستامو نوازش کردم و بدون اینکه کوچیک ترین نگاهی بهش بندازم زمزمه کردم
-راجب یه باند حرف میزدی
بیشتر توضیح بده چطور من چیزی راجبشون نمی‌دونم
+چون تو درگیر منی
-بسه ویکتور یکم جدی باش
+جدی نیستم ؟ هستم کوکی
به هر حال تموم مقتولین من دستشون تو یه کاسه بود و میدونی اگه یکم دیر کرده بودم اون پسر بچه ای که دیروز به همراه برادرش گیر اوردی الان زنده نبود
کمی شوکه شدم ولی بازم صورتمو با هاله ای از خونسردی پوشوندم
-واقعا یچیزی راجب اون بچه مشکوک بود
+ اون دوتا خواهر همیشه ازارش میدادن
در اصل وقتی برادرش میرفت سر کار باید ازش مراقبت میکردن
-ولی میخواستن...
+دقیقا
و خب من ازت می‌خوام که چند ماه مرخصی بگیری میتونی انجامش بدی؟
-تا الان مرخصی نداشتم احتمالش هست که قبول کنن
+خوبه...

«دو هفته بعد»

تیشرت یقه داره و یه بافت کرم رنگ چیزی بود که باعث میشد تفاوتی بین جیمز دین¹ و پ ویکتور پیدا نکنم
دستشو دور شونم انداخت و جلوی بادیگارد غول مانندی که دم در بار ایستاده بود لبخند مسطتیلی روی لباس ظاهر شد
+با اقای بی کار دارم
اینم همسرمه
به من اشاره کرد و با نشون دادن کارت به بادیگارد کنار رفتنش کمک کرد که در فلزی بار رو بیبیم و همراهش وارد شم
بوی دود و مشروب قهقه های مست و چراغ های قرمز و بنفشی که دور تا دور رو سالن رو پوشونده بود بهم حس سر درد و حالت تهو شدیدی داد عوقی زدم که دستمال پارچه ایشو روی بینیم گذاشت و با لحن ارومی زمزمه کرد
+همونجا نگهشدار کوکی یکنم اوضاعو برات راحت تر میکنه
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
James Byron Dean ؛
جیمز بایرُن دین هنرپیشه آمریکایی هالیوود و نامزد دو اسکار بهترین بازیگر مرد بود.
اولین بازیگری بود که پس از مرگ نامزد اسکار شد و یاغی و بد بوی قدیمی دنیای هالیوود
خداییش جیمز دین معرفی نداره

 اولین بازیگری بود که پس از مرگ نامزد اسکار شد و یاغی و بد بوی قدیمی دنیای هالیوودخداییش جیمز دین معرفی نداره

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

پارت عجیبی بود ولی خب وقتی داشتم از سرماخوردگی میمردم نوشتم قدرمو بدونین

Crow-VkWhere stories live. Discover now