🪶 نام داستان: کلاغ سیاه
•کاپل: کوکمین
•ژانر: جنایی، انگست، رمنس، اسمات، امگاورس، امپرگ.
خلاصه:
جئون جونگکوک، نابغه و فرماندهی برجستهای که به دلیل اتفاقات گذشته، از همه طرد و پس زده شد. وجود او از بدو تولد در کنار هر فرد، منجر به مرگ و نحسی میشد...
• مقدمه: پیمان بسته با جهان دوزخ و نحسی. در آغوش کشیده شده توسط سایه مرگ و پس زده شده از جهیم! فردی که فرای جهان میرا به دیدهاش آمده اما محکوم است به زنده ماندن و زندگی کردن برای دومین بار. معروف به کلاغ، نگاهی نافذ و به تیرگی شب. حیوانی موذی با حافظهی تجسمی قوی. نهان شدن سایه او در اطراف دشمنان و افراد ناخالص به معنای پیک مرگ است. مرگ، بیماری، پلیدی، شرارت، شیطان، جنگ! در همین میان، افرادی هستند که او را همچو خورشید، روزی آور و روشن میبینند! معتقدند هم کلام شدن و برانداز شدن توسط چشمان نافذ او باعث خوشبختی و سلامتی میشود. بیشتر از خدا، منتظر شنیدن طنین صدای او هستند و او را تنها راه نجات در شرایط صعب و توان فرسا مینامند. خدا؟ او خدا بود و بس! خدایی نه مطلقا مهربان، آنا مطلقا قدرتمند قدرتمند استوار.
Ops! Esta imagem não segue nossas diretrizes de conteúdo. Para continuar a publicação, tente removê-la ou carregar outra.
Ops! Esta imagem não segue nossas diretrizes de conteúdo. Para continuar a publicação, tente removê-la ou carregar outra.
Ops! Esta imagem não segue nossas diretrizes de conteúdo. Para continuar a publicação, tente removê-la ou carregar outra.
جئون جونگکوک ملقب به کلاغ، آلفایی که هیچ اطلاعاتی به جز اسم ازش در دسترس نیست! هیچ اسمی از اعضای خانواده برای این شخص ذکر نشده و به طور مرموزی عضوی از برجسته ترین نخبههای کشورش محسوب میشه. تحصیل کرده در رشته هوافضا و مهم ترین فرد در ساخت سلاحهای هستهای و هلکوپترهای بدون سرنشین و جنگندههای کنترل از راه دور! به دلیل درخشیدن در سن کم و تواناییهای بالا، نفوذ زیادی در دولتهای مختلف پیدا کرد و به عنوان فرمانده در پادگان دایره جنایی کره جنوبی، منصوب شد. و حال جزوی از افراد شناخته شده و محبوب و گاهی منفور بین قشرهای مختلف جامعهست. فردی با گفتار و ارتباطات قوی، اما درونگرا و بیمیل نسبت به محیط و شلوغی اطراف. از دید اطرافیان کمتر به احساسات اهمیت میده و همیشه تنهایی، تاریکی، سکوت، قهوه و تفکراتش رو به هرچیز دیگهای ترجیح میده. رایحه: قهوه دوست صمیمی: کیم تهیونگ، عضوی از دایره جنایی
Ops! Esta imagem não segue nossas diretrizes de conteúdo. Para continuar a publicação, tente removê-la ou carregar outra.
Ops! Esta imagem não segue nossas diretrizes de conteúdo. Para continuar a publicação, tente removê-la ou carregar outra.
Ops! Esta imagem não segue nossas diretrizes de conteúdo. Para continuar a publicação, tente removê-la ou carregar outra.
پارک جیمین، امگایی 20 ساله که برای داشتن زندگیای بهتر، ساعات محدودی رو به استراحت اختصاص میده و بیشتر در حال شیفت در کافه رستورانها و هتلهای مختلفه. وقتی برای پیدا کردن دوست صمیمی و یا رابطه احساسی نداشته. اما برخلاف ظاهر مظلوم و آرومش، مغزش پر از کینک و فانتزیهای عاشقانهی مختلفه. از کمبود اعتماد به نفس رنج میبره و وقت آزاد خودش رو با مخفی شدن در خونه و خوندن داستانهای عاشقانه تاریخی و فرانسوی و فیلم پر میکنه! رایحه: وانیل
چطور ممکنه این دو فرد با زندگیهایی کاملا مجزا و متفاوت، در یک راه شونه به شونه هم قدم بزارن؟