«مودبرد جدید داریم، از دستش ندید.🐌🤭»
این یک بدشانسیه.
روزی که یک هنرجو جدید داشت و باید تاریخ یکسری از پروژههارو مشخص میکرد، جیون بهش زنگ میزد و اون باید صداهای تحریکآمیز و در مقابلش استدلالهای مغزش رو تحمل میکرد.یک جدال واقعی بین شهود و منطق. دیوانه کننده است.
اون صدا میگفت:« خودتم میدونی تهیونگ! مگه توی همچین سنی چندتا سکس پارتنر میتونی گیر بیاری؟ از اونجای که نه به بار میری و نه از لاس زدن خوشت میاد پس جیون رو قبول کن و هر چند وقت یکبار برای رفع نیاز ببینش.»
تهیونگ بهتر از هرکسی از نیاز جنسیش خبر داشت؛ اما از بازیچه شدن متنفر بود.
درضمن دیدار اون مرد مساوی بود با تماسهای بیوقفه و هر از چندگاهی التماس برای گرفتن کمک از سمت کیم. مثل پول و یا راه انداختن یک پروژه.
و تهیونگ به روشنای روز میدونست که ترجیح میده مثل پسر بچههای شونزده تا هجده ساله به خودارضایی معتاد بشه؛ اما برای رفع نیاز به سمت اون مرد برنگرده.و اون صدا انگار نمیخواست خفه بشه:« تو چیزی برای از دست دادن نداری، از بس کار کردی صفرهای حساب بانکیت قابل شمارش نیستن. میدونم از یادداوری اون سکسهای آتیش لذت میبری، تابستونی که تازه وارد بیست و نه سال شده بودی، یادته؟»
آره! رابطههای خوبی داشت.
البته قبل از اینکه جیون مست پشت رول بشینه و ماشین نازنینش رو که تازه خریده بود، تبدیل به آهن پاره کنه.
یا بعد از اینکه اونقدر توی راهرو هتل بالا آورد که از سمت مدیریت خواسته شد تا خسارت بپردازه.
یا حتی پیشنهاد رابطههای گروهی با چند تنفروش کابارهای بده و با زیرکی از زیر پرداخت پول غذا و هتل و ... دربره.
جیون از نقطه ضعف تهیونگ یعنی تنها بودن استفاده میکرد تا به پولش برسه و این وسط عقدهای جنسیش رو ارضا کنه.
همین!
چون میدونست تهیونگ در کنترل سکس خجالتی و خالی از استعداد هیجان دادن به رابطهاست و تخت تنها جای که کیم ازش متنفر نبود.قبل از اینکه افکار پوچش بیشتر پیشروی بکنن، خودش رو با انتخاب کردن یک پیراهن از بین رگال سرگرم میکنه.
گوشی باز هم ویبره میره و اسم جائین روی صفحه تلفن چشمک میزنه:« کلاس یک ساعت دیگه شروع میشه.»
YOU ARE READING
«𝐍𝐎𝐕𝐄𝐋𝐈𝐒𝐓|ناولیست»
Fanfiction[ برای اطلاعات بیشتر وارد بوک بشید🎭] 𝐅𝐢𝐜 𝐍𝐚𝐦𝐞:𝐍𝐨𝐯𝐞𝐥𝐢𝐬𝐭 ✍🏻 𝐆𝐞𝐧𝐞𝐫: 𝐑𝐨𝐦𝐞𝐧𝐜𝐞, 𝐩.𝐥 𝐥𝐢𝐟𝐞, 𝐬𝐦𝐮𝐭🔞 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯🧑🤝🧑 𝐔𝐩𝐓𝐢𝐦𝐞:- 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: _𝐑𝐞𝐝𝐐𝐮𝐞𝐞𝐧⚜️