ꪶChatꫂ
09.57 AM
Kookie:
هیونگKookie:
هیونگTaehyung:
صبر کن،تو منو الان هیونگ صدا کردی؟Kookie:
اهومTaehyung:
مشکل چیه بیب؟Kookie:
هیچی،من ققط حوصلم سر رفتهTaehyung:
الان تو تو کلاسی احیانن؟09.58 AM
Kookie:
ادبیاتTaehyung:
میبینم😄Kookie:
از برستادن این صورت بس کن،من واقعا ازش متنفرمTaehyung:
*بلند خندیدن اوکی09.59AM
Kookie:
داری چیکار میکنی؟Taehyung:
رز نقاشی میکنم راستش تو کلاس هنرم ولی متاسفانه گل رزم به کیک پف پفی تبدیل شد،من نمتونم نقاشی کنمT-TKookie:
*بلند خندیدنKookie:
کلاس نقاشی من روز جمعه تشکیل میشه...Taehyung:
راه خوبی داشته باشی کوکی!♡♡♡Kookie:
آهTaehyung:
کمکم کن!(0.0)10.00 AM
Kookie:
به زودی...Kookie:
وقتی ما همو ملاقات کردیم..._____
لذت ببرید^^
YOU ARE READING
C h a t VKOOK-''|COMPLETE|
Romance(Persian translation) اون فکر میکرد که هیچ کس اونو دوست نداره و هیچ کس دوست نداره با اون هم صحبت بشه. تا روزی که از یک شخصی مسجی دریافت کرد و البته اون پیام برایه یک شخص دیگه ای بود. +Vkook رنگکینگ bangtanwords #11 و vkook #83 * این فیک با...