تا پام به پارک نرسیده بود یه صدایی شنیدم
#کمک کمک کمککک
سریع به اون کوچه تنگ رفتم تا ببینم چی شده
_خفه شو
+خودت خفه شو
_شما کی باشین؟
+هر کی به تو ربط نداره
_اتفاقا ربط داره
و بعد به سمتم اومد
+هی جلو نیا
_اگر بیام چی؟
+ببین من کاراته بلدم میزنمت ها
_بیا بزن تو
+نگاه خودت خواستی باشه
کولمو گذاشتم بقلم و آستینامو بالا دادم و گارد گرفتم
_هاهاهاها نگاه کنین این جوجه میخواد منو بزنه من که اگه یه بشکن بزنم این سه متر میپره بالا
دست به کار شدم و رفتم نزدیکش و یه بشکن زدم و از ترس سه متر که نه بلکه ۷ متر رفت بالا
انقدر خندم گرفته بود که دستمو رو دلم گذاشتم
_خب دیگه مسخره بازی بسته بیا جلو
+تو بیا
_با کمال میل
به سرعت به طرفم اومد کاراش از قبل مشخص بود پس منم جا خالی دادم و دستشو گرفتم و به پشتش بردم
_آی آی آی آی آیییییییی
+تا این پسر رو ول نکنین منم تو رو ولت نمیکنم
دارو دستش میخواستن بیان جلو که من دستشو بیشتر فشار دادم
_آییییییییییییی نیاین نیاین جلو نیاین
+بدویین ولش کنین
_باشه بزارین بره وگرنه این دست منو میشکنه
+کیفشو بهش بدین و بزارین بره تا نذارین بره منم اینو ولش نمیکنم
پسره از بقل منو و اون پسره در رفت
_ببین ما ولش کردیم حالا هم تو منو ول کن
+باشه
هولش دادم و دستشو ول کردم
به سمت دارو دستش رفت و دستشو ماساژ داد منم کولمو برداشتم
_هوی دختر اسمت چیه؟
+به تو چه؟
_بگو
+نمیخوام
_میگم بگو
+نوچ
_بالاخره که اسمتو بهم میگی
+نوچچچچ
_پس بهت میگم کدو قلقلی
+هن؟
_کدوقلقلی میگم که تو اون پسره رو فراری دادی و الان خودت باید تاوانشو بدی
+نه بابا مثلا چطوری؟
_بچه ها بگیرینش
و دارو دستش به سمتم اومدن و من با تمام سرعت از کوچه خارج شدم و خمینطور میدوییدم ولی اون بدبختا که نمیدونستن من قهرمان مسابقه دو ۶ سال پشت سر همم😋
این پسره وی بودا
آهان راستی به خاطر امتحانات مدرسه دیگه آپ نمیکنم تا وقتی این امتحانا تموم شن اه😭😭
![](https://img.wattpad.com/cover/226135666-288-k65026.jpg)
YOU ARE READING
my bulling love
Teen Fictionداستان درباره ی دختری به اسم چوی یونگ هو هست که تو آمریکا زندگی میکنه و با دوست پسرش به هم زده و میخواد که اونو فراموشش کنه و با پدرش به کره میرن و یونگ هو خیلی دختر عدالت طلبی هست و از قلدرا بدش میاد و تهیونگ هم رئیس یکی از اکیپ های قلدر مدرسه شونه...