my bulling love part11

1K 85 21
                                    

+خب خداحافظ
"بای
@باااای
^غذا خوردن یادت نره😋
*مراقب خودت باش
_😞
+برید بای
₩من میرم بخوابم
+منم میرم شب بخیر😍
₩اهوم
منم رفتم تا بخوابم که از بیرون یه صدایی اومد
رفتم تا ببینم چیه پنجره رو باز کردم که دیدم همون پسره تو اتوبوس اونجا بود
+ا تویی؟
#آره منم میخوام باهات حرف بزنم
+باشه بیا بالا
در رو براش باز کردم و اون هم اومد تو اتاقم
+خب در مورد چی میخواستی حرف بزنی؟
#اول از همه اسمم جیمینه خیلی خوشبختم و دوست تهیونگ هم هستم
+آهااااان
#خب من میخوام واقعیت رو بهت بگم و امید وارم که کمکت کنه که گذشته رو به یاد بیاری
+چه واقعیتی؟
#تو وقتی بچه بودی با تهیونگ و نامجون و یونگی و جی هوپ دوست بودی اوکی؟
+واقعا؟
#آره
+پس چرا من یادم نمیاد؟
#اصل قضیه اونجاست....تو داشتی باهاشون بازی میکردی و میدویی وسط خیابون و سرت ضربه میخوره و دوستات که برات خیلی مهمن رو یادت نمیاد و بابات تصمیم گرفت که تو رو از دوستات جدا کنه تا دوباره صدمه نبینی
+چی؟یعنی چی آخه؟مگه میشه؟
#حالا شده دیگه
+ا....
#هنوز حرفم تموم نشده
+خب بگو
#یونگی بهت خوندن یاد میداد یادته؟
+یه چیزایی یادمه
#جی هوپ همیشه بهت غذا میداد
همینجوری که میگفت من هم به یاد میاوردمش
#نامجون همه چیزتو خراب میکرد و اون تو رو دوست داشت
#کوکی هم برادرته برادر دو قلو ات
+چی؟آخه...
#تهیونگ هم...
+نگو دیگه یادم اومد همه چیو منو تهیونگ...منو تهیونگ هم دیگه رو دوست داشتیم و اون روز که به سرم ضربه خورد اولین بوسه امون بود
وای من من باید برم
#منم میرسونمت
+ممنون
#فقط لباستو عوض کن
+مگه چشه؟
#میخوای تو به لحظه تاریخی با این بیای؟
+پس چی بپوشم؟
#یه لبلس خیلی خوجمل
+باش
سعی میکردم که بهترین لباسمو بپوشم
+نه...نه...اینم نه...آهان همینه

#بدو+تموم شد بریمسوار موتورش شدیم و منو برد تو کافه ای که تهیونگ اونجا بوداز پشت شیشه بهش خیره شده بودم که داره گریه میکنه#خیلی سختی کشیده بود تا به دستت بیاره+اون کیه بغلشه؟#اون جینه تهیونگ داره باهاش دردو دل میکنه+میرم پیشش#یه دیقه وایسا+چرا؟#می...

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

#بدو
+تموم شد بریم
سوار موتورش شدیم و منو برد تو کافه ای که تهیونگ اونجا بود
از پشت شیشه بهش خیره شده بودم که داره گریه میکنه
#خیلی سختی کشیده بود تا به دستت بیاره
+اون کیه بغلشه؟
#اون جینه تهیونگ داره باهاش دردو دل میکنه
+میرم پیشش
#یه دیقه وایسا
+چرا؟
#میخوام فیلم بگیرم ازتون
+از دست تو😂
#خب الان حال دلت چطوریه؟
+فقط میخوام ببوسمش
#اوه اوه پس برو بدو
+باشه رفتم
دوییدم و صداش کردم تهیونگ
اونم سریع اشکاشو پاک کرد
_چیه؟چیزی شده؟دوباره سوسک دیدی؟
+بد تر از اون
_بابات غش کرده؟
+نه
_پس چی شده؟
دیگه طاقت نیاوردم و یه بوسه کوتاه روی لباش زدم
#ایووووولللللل بالاخرههههه🥳🥳🥳
_بهش گفتی همه چیو؟
#آره
+I love u
_منم دوستت دارم
و منو توی بغلش گرفت
بابام هم خیلی خوشحال بود چون یه بار خیلی سنگین از روی دوشش افتاده بود
کوک بلخره تونست به عنوان یه برادر بغلم کنه نامی خیلی غمگین بود چون منو تهیونگ...خودتون میدونید که ☺️
۳ سال بعد از اون اتفاق تهیونگ ازم خواستگاری کرد یه عروسی خیلی زیبا برگزار کردیم

بابام و نامی خیلی گریه کردن 😅 ولی اون شب بهترین شب زندگیم بود😍❤🥰🥳و بعد از ۵ سال صاحب ۵ تا بچه ی گوگول مگول شدیم❤🥰😍

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

بابام و نامی خیلی گریه کردن 😅 ولی اون شب بهترین شب زندگیم بود😍❤🥰🥳
و بعد از ۵ سال صاحب ۵ تا بچه ی گوگول مگول شدیم❤🥰😍

امیدوارم خوشتون اومده باشه
خیلی زود تمومش کردم چون که تولدم نزدیکه و میخواستم تا تولدم تموم شه و اینکه ما شاید فردا بریم شمال برای همین نت نداشتم که آپ کنم
🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰

my bulling loveWhere stories live. Discover now