Episode 15🗼

3.9K 735 120
                                    

-هر چیزی که تو بخوای همون میشه...فقط کافیه بهم بگی.

تهیونگ داشت بهم ارزش میداد و میتونستم قصدش رو بفهمم. اون خالص و فوق‌العاده بود.
گردنش رو بو کشیدم و به بازوهاش جنگ زدم:

-ته...

تقریبا نالیدم و اون سرش رو عقب کشید تا بهم نگاه کنه:

-بهم بگو.

بوسه‌ای به پیشونیم زد و دوباره عقب رفت. منتظر بهم خیره موند و من میدونستم چی میخوام:

-لمسم کن...خواهش میکنم.

چشم‌هامو بستم و لب زدم. طولی نکشید تا تهیونگ صورتم رو قاب بگیره و دوباره مشغول بوسیدنم بشه.
بوسه‌ای که برام زیادی بود.
آهی از بین لب‌هام خارج شد وقتی این بار لب‌هاش روی گردنم خزید. دست‌هامو بالا بردم تا بین موهای مشکی و نرمش فرو ببرم و به آرومی کشیدمشون.
فقط چون همه‌ی این‌حس‌ها برام زیاد بود. عجیب بود و بازم دلیل نمیشد که نخوامشون.
پوست گردنم با لذت عجیبی میسوخت و لب‌های نیمه بازم منتظر بوسه‌های بعدی بودن.
اولین بار بود که این حس رو داشتم اما همه چیز خیلی درست به نظر میومد. هیچ چیز نمیتونست متوقفم کنه.
دستش رو از روی شلوار، به عضوِ نیمه بر آمده و محتاجم رسوند و ناله‌ی کوتاهی که به خاطر  شوک لب‌هامو ترک کرد با بوسه‌‌ی دوباره‌ش خفه شد.

-ته...

وقتی به آرومی جدا شد گفتم و اون با انگشت شصت، گوشه‌ی لبم رو لمس کرد و لبخند زیبایی زد.
نمیدونستم اون چه حسی داره. نمیدونستم چطور به اینجا کشیده شده بودیم اما فقط اینو میفهمیدم که هر دوی ما نمیخواستیم بهش فکر کنیم.

-دستاتو تکیه بده.

به روشویی اشاره کرد و با همون لبخند اما محکم گفت.
چند ثانیه مردد بهش چشم دوختم و بعد برگشتم تا همون کار رو بکنم.
از توی آینه بهش نگاه کردم که داشت نزدیکم میشد.
من بهش اعتماد داشتم. شاید این اشتباه بود اما من به تهیونگ اعتماد داشتم و گذاشتم همه چیز رو پیش ببره.

-به هیونگ بگو جونگکوکی...چی میخوای؟

با صدای تیره‌ای که شنیدنش از تهیونگ فقط بیشتر تحریکم میکرد زمزمه کرد و نفس داغش زیر گوشم خالی شد تا باعث لرزش بدنم بشه.
فقط تونستم سرم رو پایین بندازم تا مجبور نباشم از توی آینه به چشم‌های جذابش که حالا وحشی و خمارتر دیده میشد نگاه کنم و اون از پشت بهم چسبید و پشتِ گردنم رو بوسید.

-بجنب ته...

با عجز نالیدم و دستم رو عقب بردم تا به چیزی چنگ بزنم و اون گرفتش و دوباره به روشویی تکیه‌ش داد.
این بار دستِ خودش هم روی دستم بود. این حسِ بهتری بهم میداد.
دستِ دیگه‌ی تهیونگ پهلوم رو لمس کرد و بعد به آرومی زیر شلوار و باکسرم خزید. خودش رو از پشت کاملا بهم چسبوند و دستش رو حرکت داد.

Paris Is Dead(VKook/KookV)Where stories live. Discover now