Part🌠🎲7🎲🌠

337 69 90
                                    

🗯 فلش بک 🗯

🎲 سهون 🎲

سبد بزرگ گل رو مقابل قبر گذاشتم و عقب ایستادم

جونگین کنار مادرش ایستاده بود و سرشو پایین گرفته بود

چهارمین سالگرد فوت نونا ، ساده و بدون هیچ تشریفاتی فقط با حضور ما چند نفر برگذار شد

خیلی زود پدرم به راننده اشاره کرد تا عمو رو به سمت ماشین راهنمایی کنه دست منو فشرد و همراه با زن عمو قبل از ما رفتن

جونگینو به خودم نزدیک کردم ، دستمو پشت کمرش گذاشتم و پلکهای قرمز شدشو بوسیدم

بازمو چنگ زد و سرشو روی شونم گذاشت

چند لحظه بعد که آرومتر شده بود برای آخرین بار به مادرم و نونا ادای احترام کردیمو قبرستان خانوادگی رو به مقصد خونه ترک کردیم

تقریبا نهار نخورد اینقدر با غذاش بازی کرد که سرد شد و همراه غذای نیمه خورده شده ی من رفت توی سطل زباله

ساعتها توی فضای نیمه تاریک سالن پذیرایی روی کاناپه خودشو جمع کرده بود

خیلی نگرانش بودم ، هر سال همین موقع به شدت کم حرف میشد و دوباره منو به کابوس روزهای اوج افسردگیش بعد از مرگ نونا برمیگردوند

شب شده بود که رفتم سراغش ، دستشو گرفتمو بلندش کردم

با تعجب به من نگاه کرد اما چیزی نگفت

به سمت پیانو مشکی بزرگ گوشه سالن هدایتش کردم و روی چهارپایه مخصوص نشوندمشو خودمم کنارش جای گرفتم

برگه های نوت قطعه مورد نظرمو جلوی روش گذاشتم

صورت خشک شده از اشکشو نوازش کردم و گفتم :

- برام سیسیلیانا میزنی ؟

بغضش دوباره ترکید
به چشمای معصومش خیره شدم

نبض دنیای من پشت پلکهای حالا بسته شدش میتپید و من بابت هر قطره اشکی که امروز میریخت عذاب میکشیدم

لبهام رو به شونش نزدیک کردم و اون دستاشو روی دکمه های پیانو تنظیم کرد ، نگاهشو به صفحه روبه روش دوخت و همزمان با بوسه های من روی شونه های لرزونش شروع به نواختن کرد

این آهنگ مورد علاقه ی نونا بود و همیشه آرزو داشت یه روزی جونگین براش این قطعه رو بزنه ، حالا نبود که ببینه برادر کوچولوش چه نوازنده فوق العاده ای شده

کار راحتی نبود اما عالی و بدون هیچ نقصی تمومش کرد

تک به تک انگشتهای هنرمندشو بوسیدم

دستامو دورش پیچیدمو کنار گوشش لب زدم

- مطمعنم که نونا بهت افتخار میکنه جونگین

Swear to Love and Sin ♠ Season 2 ♠Onde histórias criam vida. Descubra agora