قسمتِ دوم => قرار گذاشتن.
کات کردن هیچوقت آسون نیست
اونم نه با آدمی که ده سال از زندگیتو باهاش گذروندی و دیوانه وار دوستش داری ولی خب بازم یه اتفاق عادیه که ممکنه برای هرکسی رخ بده._ من خودم یکی از شیپرهاتون بودم هری.. نمیدونی چقدر متأسف شدم که جدا شدین، راستی بهم نگفتی چرا کات کردید.
سارا همونطور که خیلی شیک از نوشیدنیش سر میکشید با خوشرویی پرسید و منتظر به پسر جذابِ روبروش خیره شد.
خب میخواید بدونید اونجا چخبر بود؟
بهتون میگم!
حدود یک ماه بعد از جدا شدنِ لری از هم، خبرش همه جا پیچید و غوغا به پا کرد چون لویی به طور رسمی آیدی هری رو از داخل بیوش برداشت و بعدم تو اینستاگرام انفالوش کرد، خب جون دلم بگم براتون آنفالو شدن دردش از هر مشت و لگدی هم بدتره و اونجا بود که هری فهمید آره، اونا به تهش رسیدن پس اونم با آنفالو کردنِ لویی نشون داد که اصلأ هم افسرده و متأسف نیست که باهاش بهم زده.
گرچه شبش مست داشت تو بغل دیوید گریه میکرد ولی قرار نبود کسی این رو بفهمه.
اینکه هری بعد از ترک شدن داغون شده!اون بازم به کارش ادامه داد
تو رادیو به همه مشاوره داد و حتی لاس زد و در جواب سوال های متعدد شیفتگان درجه یکش اعلام کرد که مجرده و این خودش مثل بمب قلب دخترهای نوجوون رو ترکوند و همینطور لریههای اعظم رو به مرز سکته هدایت کرد.اینم باید اضافه کنم هری اصلا به تخمش نبود چرا لویی از حشرههای زشتش عکس میذاره، اشتباه نکنید. هری اکسش رو بلاک کرده بود ولی دلیل نمیشد با یه اکانت فیک چکش نکنه و میشد گفت تمام شبانه روز به اون عکس پروفایل که اصلا عوض نمیشد چشم دوخته و حتی از سر بیکاری کامنتهای مردم رو هم میخوند و خب..
تمام انتظاراتش زمانی به پوچ تبدیل شدن که لویی توی اون شوی بیمصرفش که هری چشم ازش برنمیداشت با یکی از مهمونهاش که از قضا پسر جوون و مایه داری هم بود لاس زد و پسرهی احمق تازه به دوران رسیده -البته از نظر هری- جوگیر شد و درجا پرسید که آیا متعهده یا مجرد؟ که لویی هم با یه لبخند مکشمرگ مای جذاب جواب داد سینگل!
این یعنی میخواست با اون پسرهی درِ پیت دو قرونی قرار بذاره؟ باید بگم که به تمام وجود هری برخورد و جوری از درون سوخت که هیچ کپسول آتش نشانی و حتی دوش آب سردی به بهتر شدن اوضاع کمک نکرد پس خواست یه درس حسابی به اکس لعنتیش بده و بهش بفهمونه اشتباه بزرگی با کات کردنش انجام داده پس صبح روز بعد با یکی از مدلهای محبوبی که روش کراش داشت لاس زد، ظهرش شماره گرفت و شبش هم رفت سر قرار!
آره درسته.. هری الان سر قرارش با اون دختر بود و میخواست به دنیا ثابت کنه یه عاشق افسرده نیست که مدام با یاد عشقی که ولش کرده بره تو فکر و هپروت و آه بکشه.
![](https://img.wattpad.com/cover/293363765-288-k402878.jpg)
YOU ARE READING
Fuck You | L.S
Fanfiction~ هری استایلز یه مرد ایدهآل و جنتلمنه که همراه نامزدش به مهمونی عروسیِ یکی از بهترین دوست های دوران دبیرستانش میره و چی میشه اگه اونجا اکسش رو هم ببینه که دعوت شده؟ ~ ~ لویی تاملینسون، پسری که صورت زیبا و رمانتیک بودنش زبانزد خاص و عام شده فقط یه...