me too

1.7K 240 28
                                    

😈 منم همینطور 👿

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

😈 منم همینطور 👿

+ هی نگاه کن مرغ من مرده ...

صدای یکی از زندانی ها بلند شد و پشت سرش صدای همهمه همه جارو برداشت

_ لعنتی این شومه

+ من یه کولی میشناسم ، مرغی که مرده باشه بد یومنه

_ لعنتی اون تکون نمیخوره

صدای فریاد نگهبان همه رو ساکت کرد

+ گمشید بیرون ، یالا

همه آروم آروم به صف از مرغدونی خارج میشدن که زندان بانی با چشمای با نفوظش جلوی نامجون و پسر ریز اندامی جلوی جیمین و گرفت

+ شما بمونید !

لبخند کجی زد و ادامه داد

+ مهمونی داریم ...

جیمین لباش و لیس زد و برای برطرف کردن استرسش پوستای اضافی لبش و به بازی گرفت

_ استرس نداشته باش

نامجون زیر لب گفت و بعد از جواب جیمین چشماش و تو کاسه چرخوند

+ گوه نخور

_ جهنم

***
در اتاق دوربین و باز کرد و داخل رفت

+ هیونجین من اینجا نیست !؟

دختری که همیشه پشت دوربینای مدار بسته مینشست لبخند کیوتی به پسر بزرگتر تحویل داد

_ نچ ، توی مرغداری مهمونی گرفته

مرد بزرگتر لبخندی زد سر تکون داد

+ اوممم ، مهمونی های هیونجینه من شرکت کردنیه

سرش و سمت نگهبان سالخورده چرخوند

_ من میرم مرغداری

+ آم ، قربان .. شیفتا عوض شده

با خودکارش به کاغذ روی بیلبورد سبز رنگ اشاره کرد و ادامه داد

+ تو باید بری پایین

_ آه جدا !؟ توف بهش

نگاهی به برگه انداخت و درحالی که ادامس میجویید روی پاشنه پا چرخید

_ شب خوش دوستان

از پله ها پایین رفت و اسکوتر برقی که شبا باهاش به سالن سلول ها سر میزد راه انداخت

weaknessWhere stories live. Discover now