آن شرلی در کازابلانکا

265 83 122
                                    

مراکش ؛ کازابلانکا، مدینا-2010


فارغ از خانه های سفید رنگ و مدرن شهر که با  پشت بامی صاف  و برهنه به سمت اقیانوس اطلس دید خوبی داشتن پارک چانیول ترجیح داده بود درون قلب قدیمی شهر که هنوز ساختمون های کاه گلی وجود داشت ساکن بشه.


در این قسمت شهر که هنوز خونه ها از معماری قرون وسطایی برخورد دار بودن ، میشد بوی زندگی رو احساس کرد . بازارچه های ادویه و میوه و همینطور ماهی های تازه که در فضای باز به حراج گذاشته میشدن شامه ی تیز چانیول رو جلب میکردن و عطر فوق العاده چای زنجیبل که همراه با کمی هل درون هر مغازه ای پیدا میشدعطشش رو برای ثبت و عکس برداری از تک تک صحنه ها افزایش میداد.


دنیایی که چانیول به اون باور داشت سیاه یا خاکستری نبود . با اینکه خیلی ها به عنوان مافیا ازش انتظار داشتن نگاه تیره تری به زندگی داشته باشه ولی درون افکار اون دیدن حقیقت منافاتی با مافیا بودن نداشت.


بله ! اون زندگی مزخرفی داشت و تا حالا درون صدها قاچاق  عتیقه دست داشت با اینهمه مثل هر آدم دیگه ای سعی کرده بود به تمام این اعمال اسم شرایط سخت کار بده و برای پول هایی که از راه کثیف تری به دست میاره برنامه بریزه.


مافیاها هم انسان بودن با این تفاوت که راه دیگه ای رو برای پول دراوردن انتخاب و قوانین مخصوصی رو برای اداره ی زندگیشون قبول کرده بودن.


بنابراین دنیای پارک چانیول با تمام ثروتی که داشت محدود به خونه ی قرون وسطایی درون قلب مدینا شد که بهترین دید رو به مناره های کشیده و بلند مسجد حسن دوم داشت.


برای مرد شرقی فرقی نمی کرد داخل یکی اون برج ها باشه یا داخل این خونه های قدیمی چون هنوز هم میشد نمای مرمری مناره های مسجد فوق العاده مدینا رو دید که با روکشی طلایی رنگ تزیین شده بود و گنبد سبز رنگش در افق دید فردی که میخواست به اقیانوس اطلس نگاه کنه مثل سایه ی درختی سبز رنگ در قلب کویر بود ، سایه ای زیبا اما سراب گونه!


البته که چانیول از این سفر مقاله ی فوق العاده برای مجله نوشت و حتی عکس های زیباتری از نوشته هاش فرستاد ولی گرگ حتی با لباس بره ، هنوز هم گرگ بود.


دنیای رنگی اون که پیوسته بین تناژهای مختلف جابه جا میشد به این سمت حرکت کرده بود چون بزرگترین بندر افریقا در قلب کازابلانکا احداث قرار داشت.


خوشبختانه کازبلانکا در بخش شمالی افریقا قرار داشت و بسیار به اروپا و بخصوص اسپانیا با فاصله ی 15 کیلومتری نزدیک بود با اینهمه مزیت بزرگ این بنادر جابه جایی کالاهای سنگین به شمار میرفت که برای پنهان کردن عتیقه بهترین موقعیت رو به وجود می اورد.


علاوه بر همه ی اینها مافیاها به طور پراکنده در بخش قدیمی مدینا زندگی و تجارت میکردن و بنابراین بخاطر وجود قراردادهای کاری هرساله باید مقداری از پول سود قاچاق رو به عنوان کارمزد به اونها تقدیم میشد ولی همه ی اینها تا وقتی عتیقه ها بدون دردسر و مشکل از بندری به بندر دیگه ای جابه جا میشدن قابل چشم پوشی بود چون سود حاصله چندبرابری مخارج میشد.

𝑴𝒊𝒏𝒆 𝒐𝒇 𝒘𝒆𝒂𝒍𝒕𝒉Hikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin