Part 7

152 44 7
                                    

رمز فاکیشو عوض کرده !
هرچی میزنم قبول نمیکنه.
تاریخ تولد ، شماره تلفن من  ، ۱۲۳۶۵۴۷۸۹ ،.....

هیچیِ، هیچی.
یعنی لازمه که هکش کنم؟

برای چی رمزتو عوض کردی جیمین ...
زمزمه میکنم.

با بر خورد کردن شونه ام به شخصی روی زمین افتادم؛
آخ

دستمو تکیه گاه بدنم کردم و آروم نیم خیز شدم.

آهای حواست کج_

مبخواستم سرش داد بزنم که با گرفته شدن دستش سمتم حرفم نصفه موند.
پسر رو به روم لبخندی زد ؛

هی هی من خیلی معذرت میخوام حواسم بهت نبود ، دستمو بگیر کمکت کنم .

موهای مشکی رنگی که روی پیشونیش پخش شده بود ، لبخند ملایم روی لب هاش ، پسر یه تیشرت مشکی و پیراهن سبز با شلوار جین تنش بود .

در یک کلمه زیبا بود ..

اروم دستشو گرفتم و از روی زمین بلند شدم ، شروع کردم به تکوندن لباسام .

وایسا ببینم! تلفن جیمین چیشد ؟؟
شروع کردم به تند تند بررسی کردن اطرافم .

با قرار گرفتن دستی روی شونم ، سرمو سمت پسر چرخوندم ، دوباره همون لبخند رو زد ؛

دنبال این میگردی ؟

تلفن رو سمتم گرفت و من بدون هیچ فکری سریع از دستش کشیدمش بیرون .
(نه . وتف این دیگه چه حرکتی بود.)

معذرت میخوام .

با تن صدای پایین زمزمه کردم و برای احترام کمی خم شدم .
پسر با سر کج شده چند ثانیه خیره نگاهم کرد؛

تقصیر تو نبود ، لازم نیست عذرخواهی کنی !
به هر حال  ... کیم سوکجین هستم .

مکث کوتاهی کرد ؛ جین

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


مکث کوتاهی کرد ؛
جین.

لبخند مرموز ، لبخند مرموز ، لبخند مرموز ..
چرا داره خودشو بهم معرفی می‌کنه؟

⪻𝐅𝐚𝐧𝐠𝐬⪼Where stories live. Discover now