تهیونگ روی تختش در اپارتمانش دراز کشیده بود با دوست بچگیش هوسوک اون خیلی برای دیدن پاپی برفی ذوق داشت
بلند شد و شروع به پوشیدن لباس کرد و بعد جلوی اینه موهاش رو مرتب کرد
هوسوک به شوخی گفت "چه خبره قراره جفتت رو ببینی یا همچین چیزی؟"
"چرا حاضر نمیشی؟"
"چه نیازی هست من بیام اخه "پسر گفت و خمیازه ای کشید
" اون با سه تا از دوستاش میاد عجیبه که تنها برم پسس پاشو و حاضر شو منم باید کادویی که سفارش دادم رو بگیرم"
"این اواخر خوشحال به نظر میرسی"
تهیونگ با تعجب به هوسوک نگاه کرد " چیز بدیه؟"
"نه فقط...ولش کن"
تهیونگ قبل رفتن کلید ماشین رو برداشت و گفت "ساعت 10:30 میام دنبالتون دیر نکنید ها"
تهیونگ ماشینش رو گوشه ای پارک کرد مقصد اون یه فروشگاه بزرگ مخصوص هیپرید ها بود یجورایی مثل فروشگاه بی دی اس ام انساس ها بود البته با این فرق که توی این فروشگاه قرص های جلوگیری از هیت و رات قرص های مخصوص دیلدو های خیلی بزرگ وجود داشت
قرص هایی که باعث جلوگیری از حاملگی میشد وقتی الفا داخل امگا نات میشد به سمت پیشخوان رفت پیرزنی که هیپرید گربه بود مسئول اونجا بود
"اوه دوباره اینجایی برای چیزی که سفارش داده بودی اومدی؟"
پیزن لبخندی زد و گفت و به ارومی خم شد تا جعبه ی بزرگ رو به تهیونگ بده
"برای شخص خاصی هستش؟"
"بله کسی که امروز تولدشه"
"550 دلار میشه تولدش هم مبارک بشه "
تهیونگ قبل خروجی تعظیمی کرد و رفت
باید میرفت دنبال پسرا
ВИ ЧИТАЄТЕ
Myˡᵒⁿᵉˡʸ ᵒᵐᵉᵍᵃ(complete)
Романтика[چت استوری☼] وقتی یه امگای تنها شروع به پیام دادن به یک الفا از یک شهر دیگه میکنه. چی میشه اگه اون دوتا جفت هم باشن؟ 𝑴𝒂𝒊𝒏 𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 ☞︎ 𝐯𝐤𝐨𝐨𝐤 𝑺𝒊𝒅𝒆 𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 ☞︎ ?? پسر رنگین کمونی: من یه آلفا میخوام :( ناشناس : خب چرا یکی پیدا نمی...
